داستان فصل فیروزه
داستان

فصل فیروزه

نویسنده: محبوبه زارع
ناشر: کتابستان
تعداد صفحات: 112

سیندخت، دختری زرتشتی اهل یزد است. پدر تاجری دارد که با او و کاروان تجاری‌اش به نقاط مختلف خلافت عباسی در سیروسفر هستند. ثمره این سیروسفر، آشنایی او با کیارش است و سپس همراهی با کاروانی که قصد رسیدن به حضرت معصومه دارد…


تحلیل داستان

قوت‌ها و فرصت‌ها

  • شیوایی قلم
  • پرداختن به یک تقابل ایران و اسلام
  • پاسخ‌گویی به برخی شبهات در این زمینه

ضعف‌ها و تهدیدها

  • غلظت بالای مضامین عاشقانه

موضوع

اهل بیت

مخاطب

متوسطه اول – دخترانه

اهداف

  • ایمان به خدا و اولیای الهی

راهنما

داستان حجم کمی دارد و برای خواندن در کلاس مناسب است.

موضوع محوری داستان حقانیت دین اسلام و مذهب تشیع است که شما می‌توانید در قالب داستان به بسیاری از سوالات دانش‌آموزان خود پاسخ دهید.

به این دلیل که شخصیت اصلی داستان زرتشتی است و با شیعیانی هم‌مسیر می‌شود که به دنبال حضرت معصومه در ایران راه افتادند و جواب سوالاتش را از آن‌ها می‌گیرد. به دلیل مضامین عاشقانه داستان این کتاب هم مثل کتاب رؤیای نیمه‌شب برای پایه نهم توصیه می‌شود و خواص هشتم.

برش طلایی

«سکوتی عمیق لحظه‌های سیندخت را درهم نوردید. میان همان سکوت بود که خدیجه داشت همه‌چیز را مرور می‌کرد. این که نمی‌تواند مبدأ تاریخی برای دل خود پیدا کند؛ که “هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی…” آری. سال‌ها بود مونس خلسه‌های او، خیال این دوست داشتن شگفت شده بود. سال‌ها بود که در قلبش جایی برای عشق ورزیدنی جز به بانویش پیدا نمی‌کرد. دلش نهان‌خانه‌ی محبت او شده بود و این راز را نمی‌توانست به کسی بگوید. پرسش تازه سیندخت، او را از خلوت خویش بیرون کشید.

گفتم غریزه و گفتی فطرت! پس با هم قیاس نکن. بانویت را با کیارش من مقایسه نکن. حالا این را پاسخ بده که به حکم همان فطرتی که گفتی، چه چیزی درباره بانویت تو را شاد می‌کند؟ نهایت خرسندی‌ات در چیست؟»

خلاصه کل کتاب

«فصل فیروزه» داستانی عاشقانه است که دختری به نام سیندخت دلباخته پسری به نام کیارش شده که کارش در سنگ‌های زینتی است. سیندخت که پدری تاجر دارد و به همراه پدر به سفر می‌رود در یکی از سفرهای آن‌ها پدر را از دست می‌دهد و به اجبار همراه کاروانی که به سمت مرو می‌روند با آن‌ها همراه می‌شود. اتفاق دیگری که باعث ناراحتی سیندخت شده بود تحول دینی کیارش بود که موجب ترک سیندخت شد.

اتفاق اصلی داستان رویارویی سیندخت با کاروان حضرت معصومه در ایران است.