برخی از بزرگان به هنگامِ بلوغِ فرزندانشان برای آنها نامه مینگاشتند؛ همچون سید بن طاووس که مجموعه نامههای ایشان در قالبِ کتابی به چاپ رسیده است. استاد صفایی در رابطه با ایشان میفرمایند: «سید بن طاووس در وجودم مؤثر است.»
استاد صفایی هدفِ خود از نوشتن نامه برای فرزندش محمد اینگونه را مطرح میکند: «مصمّم شدم نامهاى بنويسم تا توشهى راه تو، از بلوغ تا وصل و لقاء و ديدار خدا، برايت مشخص شود تا شايد حقوقى كه تو بر من دارى، ادا شود تا در اين بازار مكّاره كه هركس از هر طرف فريادى دارد و در اين بيغوله، در هر لحظه، هزارها شيطان رهِ گمگشته مىزنند، تو راحت مقصد را بشناسى و راه را بيابى. خودت و قدر خودت را بشناسى و به غير حق رو نيندازى و به غير او نظر نكنى؛ وُجُوهٌ يَوْمَئذٍ ناضِرَة، الى رَبّها ناظِرَة.»
انسان در هنگامهی بلوغ است که مکلّف میشود و انتخابگریِ او معنا پیدا میکند؛ در این هنگام است که باید برای انتخابهایش مبنا و میزانهایی داشته باشد تا بتواند انتخابی متناسب با «قدر و سعیِ خویش» داشته باشد و در مسیرِ حق قدم بگذارد و منازل را یکی پس از دیگری طی کند و از موانع بگذرد تا به رضا و رضوان الهی دست یابد.
عناوین نامهها
- بینشها و گرایشها
- سلوک و اخلاق
- رضا و رضوان
- عمل و بحرانهای عمل
- نامهی ناتمام!
گزیدهای از اشعار
در پایانِ کتاب، گزیدهای از اشعار استاد صفایی به چاپ رسیدهاند؛ قسمتی از شعر «فریاد»:
«و امّا مرگ، پايان نيست.
آغاز دويدنهاست؛
در اين سو، پاى ما آماده مىگردد، با رنج و فشار و درد.
در آن سو، سخت مىتازيم تا آن مقصد بىمرز.»
جملهی برگزیده
«دل آدمى، بزرگتر از اين زندگى است. و اين، راز تنهايى اوست.»