نویسندهی کتاب، آقای عبدالله نصری، تلاشهای زیادی برای معرفی اندیشمندان قرن اخیر به جامعهی ایران کردهاند. برای نمونه ایشان کتاب «حاصل عمر» (در ۲ مجلد) را برای معرفی استاد مرتضی مطهری تالیف کردهاند که مروری است بر نظریات فلسفی، کلامی، اقتصادی و … ایشان. همچنین کتاب «تکاپوگر اندیشهها» را با موضوع زندگی و اندیشههای استاد محمدتقی جعفری به چاپ رساندهاند.
«کتاب با کاروان معرفت» نیز ذیل کوششهای دکتر نصری برای معرفی بزرگان فکری معاصر قرار میگیرد. در ادامه به اندیشمندانی که کتاب به آنها پرداخته اشاره خواهیم کرد و بطور مختصر خواهیم گفت که در مورد هرکدام چه نکاتی در کتاب وجود دارد:
حکیم محمدتقی آملی
نخستین فصل کتاب به آیتالله محمدتقی آملی فقیه و فلسفهدان معاصر اختصاص دارد. برخی از موضوعات این فصل عبارتند از:
- تحصیل در تهران و قم
- مهارت در تقریر نویسی
- تالیفات
- علما و مشروطیت
- شاگردی در محظر آیتالله قاضی
- چند خصوصیت اخلاقی
یکی از نکاتی که در این فصل توسط نویسنده برجسته شده، تاکید مرحوم آملی بر درست و عمیق درس خواندن است. وی همواره به شاگردان خود یادآوری میکردند که لازمهی درس خواندن جان کندن است و درس خواندن با تنبلی سازگاری ندارد؛ میگفتند طلبهای که میخواهد در حوزه شخصیت مهمی شود، باید مطالعات عمیقی پیرامون درسهای خودش داشته باشد. خود ایشان در سن ۳۸ سالگی، با آنکه مجتهد است، باز به نجف میرود تا پیش استادان بزرگ درس بخواند.
شهید مطهری
فصل دوم تا پنجم کتاب به این استاد فلسفه اسلامی اختصاص دارد. برخی از موضوعات این فصول عبارتند از:
- توجه به مسائل جدید
- مطهری و فلسفه
- مبانی حقوق بشر
- شخصیت علمی و فکری
- چرا مطهری، مطهری شد؟
- جامعیت فکری
فصل چهارم کتاب با عنوان «مطهری چرا مطهری شد؟» به ۱۱ ویژگی استاد مرتضی مطهری میپردازد و شخصیت علمی و فکری ایشان را کالبدشکافی میکند.
یکی از این ویژگیها گفتوگو با اندیشمندان است. آقای مطهری فقط با یک صنف خاص ارتباط نداشتند، بلکه با اصحاب اندیشه تعامل داشتند. نویسنده کتاب معتقد است اینکه ایشان مجبور شدند در دههی ۳۰ به تهران بیایند از توفیقات الهی بود که نصیبشان شد؛ برای اینکه ایشان وارد دانشگاه و یک فضای فکری دیگر شدند و با صاحبان اندیشههای گوناگون مواجهه پیدا کردند و حتی با کسانی که اختلاف فکری مبنایی داشتند تعامل پیدا کردند و به گفتوگو با آنان نشستند.
علامه جعفری
فصل ششم تا دهم کتاب به این اندیشمند اختصاص دارد؛ اندیشمندی که نویسنده کتاب به او لقب «فیلسوفِ ناشناخته» را میدهد. دکتر نصری سالها شاگرد مرحوم جعفری بودند و بر آثار ایشان تسط دارند؛ شاید به همین خاطر است که حدودا ۴۰ درصد حجم کتاب را به وی اختصاص دادهاند.
برخی از موضوعات مرتبط با علامه در این کتاب عبارتند از:
- ابعاد شخصیت علامه
- تمدن و تاملات فلسفی راجع به آن
- حقوق بشر
- ادبیات و فلسفه
- استقلال فلسفی
یکی از نکات مهمی که در ارتباط با اندیشه استاد جعفری در این کتاب مشاهده میشود، توجه ویژه ایشان به مباحث انسانشناسی است. دکتر نصری ایشان را از این لحاظ بینظیرترین فیلسوف اسلامی میدانند. علامه احساس میکردند که در تاریخ فلسفه اسلامی، آنطور که باید و شاید، به مساله انسان توجه نشده است. یکی از دلایلی که ایشان عمری را بر سر تحلیل و تفسیر مثنوی گذاشته بودند این بود که اعتقاد داشتند مولوی در زمینههایی مثل انسانشناسی اندیشههای بکری دارد.
شهید صدر
فصل یازدهم و دوازدهم کتاب اختصاص به شهید محمد باقر صدر دارد. لازم به ذکر است که آقای نصری کتاب مستقلی تحت عنوان «صدرِ اندیشه» برای ایشان به نگارش درآوردهاند.
در این کتاب به نظرات شهید صدر درباره اجتهاد و همینطور اندیشه سیاسی ایشان پرداخته شده است.
برخش از موضوعات مطرح شده در بخش اندیشه سیاسی عبارتند از:
- شکل حکومت در اسلام
- نوشتن پیشنویس برای قانون اساسی جمهوری اسلامی
- وظایف حکومت اسلامی
- بانکداری اسلامی و پیشنهاد دولت کویت به ایشان برای نوشتن یک طرح در این خصوص
محمدرضا حکیمی
نویسنده در فصلی با عنوان «حکیمی و سوز تشیّع» بطور مختصر به این متفکر تفکیکی پرداخته است.
در ابتدای این فصل آقای نصری آثار استاد حکیمی را به پنج دسته تقسیم کرده و درباره هرکدام توضیحاتی ارائه میدهند.
ایشان مجموعه الحیاة را در دسته اول قرار میدهند و درباره آن به چند نکته اشاره میکنند. اولاً اینکه تا قبل از نگارش این اثر، هیچ مجموعهی حدیثیای نداشتیم که برای عموم مردم قابل استفاده باشد. دوماً برخلاف بعضی از مجموعهها از نظر سند و دیگر مسائل حدیثشناسی مورد بررسی قرار گرفته. سوماً وارد موضوعاتی شده که کمتر مورد توجه قرار گرفته.
محمدحسن لطفی
مرحوم لطفی مترجم آثار فلسفی هستند. ایشان آثار متعددی از افلاطون (برای نمونه مجموعه آثار افلاطون در ۴ جلد)، ارسطو و یاسپرس به فارسی ترجمه کردهاند.
عبدالله نصری که خود تحصیلکرده رشته فلسفه است، در سالهای آخر عمر دکتر لطفی با ایشان ارتباط نزدیکی داشتند و راجع به مسائل مختلفی از جمله ترجمهی آثار فلسفی گفتگو میکردند.
نویسنده کتاب در پایان این فصل اشاره میکند که مرحوم لطفی کارنامه موفق و درخشانی داشتند و این کارنامه خدمت بزرگی به اصحاب فلسفه بود که یک سلسله آثار اساسی فلسفه غرب را برای ما ترجمه کردند.