داستان نردبان جهان
داستان

نردبان جهان

نویسنده: محمدرضا سرشار
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: 36

داستانی اسطوره‌ای است بر مبنای حدیثی از حضرت محمد (ص)


تحلیل داستان

قوت‌ها و فرصت‌ها

  • استفاده از ساختار داستان
  • صفحه‌آرایی قابل قبول
  • بیان یکی از آفت‌های اخلاقی
  • قلم شیوا و روان به ویژه در بخش نثر ادبی

ضعف‌ها و تهدیدها

  • بین داستان و نثر ادبی در نوسان

موضوع

تربیتی – اخلاقی

روح حاکم

اخلاقی – عارفانه

مخاطب

دبستان

برش طلایی

«پدربزرگ، از مال دنیا، جز یک صندوقچه قدیمی، پر از کتاب‌های کهنه و نو خطی و چاپی، چیزی از خود بر جای نگذاشت؛ اما روح پدربزرگ لحظه‌ای خلوت ذهن و دل مرا ترک نکرد. رفتار و گفتارش، همیشه، چون چراغ راهی، مرا از گم کردن راه، و یا فرو رفتن در چاله‌های دست و پا شکن و زمین‌‌گیر‌ساز آن، بر حذر می‌داشت.

در این میان، گذشت ۵-۶ سال از مرگ او، فراموشی و غفلت‌زدگی را بر من غلبه داد: نسبت به یادها و خاطرات او، کم‌کم ذهنم کند شد و دلم رو به تیرگی گذاشت؛ و تصویر پدربزرگ نیز اندک اندک، در روحم کمرنگ و کدر شد؛ تا آنکه می‌رفت به کل، از صفحه ذهنم پاک شود.»