داستان به کی میگن قهرمان
داستان

به کی میگن قهرمان

نویسنده: نرگس آبیار
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: 96

داستان در مورد پسربچه‌ای شکمو است که پدر و مادرش برای کنترل وزن او محدودیت‌هایی برای تغذیه او ایجاد می‌کنند. او فقط هفته‌ای یک‌ بار می‌تواند چیپس و پفک بخورد و با هماهنگی والدین با مدرسه حق خرید ساندویچ‌های سوسیس و کالباسی از بوفه مدرسه ندارد. به همین دلیل پسر مجبور می‌شود برای خرید تغییر قیافه دهد یا در لباس‌هایش خوراکی جاساز کند و وقتی لو می‌رود پیش پدربزرگ می‌رود و اعتراف می‌کند. پدربزرگ هم به او می‌گوید این کارهایش شبیه یکی از دوستان شهیدش است و ماجرای شهید اندرزگو را برای او تعریف می‌کند.


تحلیل داستان

قوت‌ها و فرصت‌ها

  • از زاویه‌دید یک نوجوان به شخصیت شهید نزدیک می‌شود
  • تقویت روحیه از خود گذشتگی و مجاهدت در راه انقلاب

ضعف‌ها و تهدیدها

  • در پیشبرد قصه دچار یک سری کلیشه می‌شود و از جذابیت اثر کاسته می‌شود.

موضوع

انقلاب و دفاع

اهداف

  • شناخت الگوهای عملی
  • روحیه جهادی

مخاطب

متوسطه اول (پسرانه)

راهنما

کتاب ساده‌ای است و پیچیدگی‌های روایی ندارد. به دانش‌آموزانی که به ماجراهای پلیسی و تعقیب و گریز علاقه‌مند هستند پیشنهاد می‌شود. البته داستان جنبه‌های بسیار کمی از ماجرا و تعقیب و گریز دارد ولی مربی می‌تواند با بیان سرگذشت ۱۴ ساله تعقیب و گریز و تغییر هویت‌های پی‌در‌پی شهید اندرزگو، دانش‌آموزان را به زندگی این شهید جذب کند.

برش طلایی

«وقتی رفیم توی پستو، دست انداخت دکمه‌های قبایش را باز کرد و گفت: آن‌قدر چاق شده‌ام که دیگه نمی‌تونم خم و راست بشم. گفتم مثل اینکه زندگی مخفیانه به بعضی‌ها می‌سازه. دکمه‌هاش رو که باز کرد، تازه فهمیدم چرا آن‌قدر چاق و پروار شده. یک‌دفعه انگار با یه ماشین جنگی روبرو شدم. چشمام گرد شد وقتی دیدم زیر لباس‌هاش دست‌کم ۲۰ تا کلت و خشاب پنهان کرده. دو سه قطار فشنگ رو هم مثل شال پیچیده بود دور کمرش.»