داستان اعترافات غلامان
داستان

اعترافات غلامان

نویسنده: حمیدرضا شاه آبادی
ناشر: به نشر
تعداد صفحات: 140

کتاب روایت‌های غلامانی است که از ابتدای سفر امام رضا تا شهادت ایشان همراه ایشان شدند، هرکدام در مقطعی و برای هدفی. غلامانی که امام را از مدینه تا مرو همراهی کردند، غلامی که برای ثبت وقایع همراه امام است، غلامی که از امام در مدت اقامت در مرو جاسوسی می‌کند یا غلامانی که ماموریت پیدا می‌کنند تا فضل بن سهل را به قتل برسانند.


تحلیل داستان

قوت‌ها و فرصت‌ها

  • مضمون درخشان
  • انتخاب لحظات کلیدی در زندگانی حضرت

اهداف

  • شناخت الگوهای عملی
  • ایمان به خدا و اولیای الهی

موضوع

اعتقادی

مخاطب

متوسطه اول – پسرانه

راهنما

سبک روایت داستان (راویان متعدد) بسیار جذاب است. با توجه به این نکته هرکدام از این غلامان که راوی داستان‌اند از شخصیت پردازی خوبی برخوردارند و هرکدام قصه خوبی دارند. شاه‌آبادی ضرافت‌هایی را در بیان حالات و احوالات این غلامان رعایت کرده است که تحسین برانگیز است. از دیگر سو کتاب علاوه بر جذابیت روایی لحظات عاطفی را هم رقم می‌زند.

کتاب بسیار جذابی است برای نوجوان و جوان و دانشجو و به نظر خیلی قصه‌گوتر و عامه‌فهم‌تر از نمونه‌های مشهور ادبیات اهل سنت است.

برش طلایی

«جبرئیل از جانب پروردگار به رسول خدا گفت: “کلمه لا اله الا الله دژ من است که هرکس وارد آن شود در امان خواهد بود”؛ و سرش را داخل برد و پرده هودج را انداخت. جمعیت ساکت مانده بود. صدایی جز صدای بال زدن کبوترانی که همچنان بر فراز مردم حیرت‌زده می‌چرخیدند، به گوش نمی‌رسید. کاتب خراسانی گفت: “یعنی چی؟ این جماعت همه مسلمان‌اند و همه کلمه لا اله الا الله را هر روز بارها و بارها بر زبان می‌آورند. چرا او باید از میان این همه سخن که انتظارش را داشتیم این روایت را بر زبان آورد”. جمعیت ایستاده بر پایین نیز گویی همین سوال را از خود می‌پرسید که زمزمه‌ای آرام میان آنان پیچیده بود. زمزمه‌ها داشت بالا می‌گرفت که پرده‌های هودج دوباره کنار رفت…»