انیمیشن گورین دم‌روباهی

Gurin with the Foxtail

کورین صبح وقتی از خواب بیدار می‌شود، ناگهان متوجه می‌شود که صاحب دم‌روباهی شده و همه با دیدنش مسخره‌اش می‌کنند. تلاش پزشک دهکده نیز مؤثر نیست و دم قابل جدا شدن نیست. او همیشه ناراحت از این است که مورد تمسخر قرار می‌گیرد. همین باعث دور شدنش از اجتماع می‌گردد. اما یک کارآگاه خصوصی به نام داکبرت وارد داستان می‌شود. او به همراه همکار بی‌دست‌وپایش لمبرت در دفتر خود منتظر مشتری هستند. و روزی یک خانم پولدار و مرفه که داستان دم‌روباهی کورین را شنیده برای استخدامش به دفترش می‌آید. ولی اورا پیدا نمی‌کند عاقبت مذاکره شروع می‌شود ولی داکبرت به فکر چیز دیگری است و آن نجات کورین از دم مزاحم است. او به همراه لمبرت با موتورسیکلت به دهکده کورین می‌رود و در آنجا در منزل تئودور، دوست دوچرخه‌سازش ساکن می‌شود. از طرفی زن ثروتمند به همراه یک مرد بیکار و جویای ثروت آن‌ها را تعقیب می‌کند. آن‌ها قبل از دهکده داکبرت را گم می‌کنند. فردا تئودور ماشین جدیدش که روباه یاب نام دارد را به او نشان می‌دهد و در فرصتی داکبرت ماشین را هدایت کرده و بدون توجه به فریادهای تئودور آن را می‌برد. به امید پیدا کردن کورین. اما سر از یک مرکز نگهداری روباه درمی‌آورند. لمبرت از روباه یاب پرت شده و در کوه گم می‌شود. کورین درراه اسیر زن پولدار و مرد راننده شده و در عقب وانت اسیر می‌شود اما به‌طور ناگهانی توسط طنابی که به دمش وصل بود و لمبرت که به آن چسبیده بود نجات می‌یابد. این دو به کلبه‌ای می‌رسند و دم کورین ناگهان جادویی شده و گرمای زیادی را تولید می‌کند. زن و مرد وقتی متوجه گم‌شدن کورین می‌شوند بسیار ناراحت و عصبانی می‌شوند ولی چاره‌ای جز صبر ندارند. مردم دهکده و حیوانات همگی از سرما به ستوه آمده‌اند و نوری که از اتاق کورین می‌بینند آن‌ها را به سویش جلب می‌کند. آن‌ها یکی‌یکی به دیدن کورین آمده و ضمن عذرخواهی از رفتار قبلی از او تقاضا می‌کنند تا شب در آنجا ساکن شوند حتی زن و مرد طماع، کورین اما آن‌ها را به گرمی می‌پذیرد. خبر مهربانی کورین به همه‌جا می‌رسد و حتی به پایتخت و قصر پادشاه. در ضیافتی که پادشاه برای قدردانی از کورین برگزار می‌کند، از او تشکر کرده و مدالی را به او اهدا می‌کند.