رن نه ساله اخیراً مادر خود را از دست داده است. رن بدون هیچ خبری از پدرش و امتناع از زندگی با سرپرستان قانونی خود ، به خیابان های شیبویا فرار می کند. رن مقداری غذا را می دزد و در کوچه ای می خوابد و خاطرات پس از تشییع جنازه مادرش را به یاد می آورد.
در پادشاهی Beast ، استاد بزرگ تصمیم گرفته است که بازنشسته شود تا دوباره به عنوان یک خدای دوباره تجسم یابد و از دو جانشین بالقوه نام برد: محبوب ایزن ، که همچنین پدر دو فرزند است ، و قدرتمند کوماتتسو ، که تنها و تنبل است. استاد بزرگ پیشنهاد می کند که کوماتتسو شاگردی پیدا کند به امید الهام بخشیدن به وی برای جانشینی وی.
كوماتتسو هنگام همراهی با موقت خود ، تاتارا ، در خیابان های توكیو سرگردان است و با رن دیدار می كند و پیشنهاد می كند كه پسر مرید او شود. اگرچه رن به شدت مخالف است ، او از روی کنجکاوی Kumatetsu را به سلطنت Beast بازمیگرداند اما قادر به بازگشت به دنیای بشری نیست. رن در حالی که نبردی بین ایوزن و کوماتسو را تماشا می کند ، با وجود عدم حمایت از بینندگان ، از استقامت کوماتتسو تحت تأثیر قرار می گیرد. وقتی رن او را تشویق می کند ، کوماتتسو به راحتی شکست می خورد. با این حال ، استاد بزرگ اعلام می کند که دوئل واقعی جانشینی هنوز نیامده است.
کوماتتسو با در نظر گرفتن شاگردی رن ، نام جدیدی به او داد ، کیوتا. جلسات آموزش اولیه آنها ضعیف است ، اما کیوتا متوجه می شود که می تواند با تقلید از او در حین انجام کارهای خانه از کوماتتسو یاد بگیرد. پسر به تدریج درمی یابد که می تواند حرکات استادش را پیش بینی کند و می تواند در جنگ طفره رفته و ماهرانه حرکت کند. آنها به زودی با هم تمرین می کنند. بعد از هشت سال ، کیوتای نوجوان به یک تمرین کننده برجسته کندو تبدیل شده است. علاوه بر این ، کوماتتسو از طریق رابطه خود با کیوتا طرفداران خود را به دست می آورد ، از جمله پسر کوچکتر ایزن ، جیرامارو ، که می خواهد توسط کوماتتسو آموزش ببیند.
Kyūta راهی برای بازگشت به دنیای بشری پیدا می کند ، و با Kaede ، یک دانشجوی جوان دوست می شود. در طی این روند ، کیوتا پدرش را پیدا می کند که از زمان ناپدید شدن وی به دنبال رن بود و می خواست عقب بیفتد. او که از زندگی مضاعفش پاره شده است ، قادر به سازش کینه ای نیست که به عنوان رن داشت و عدم ارتباطی که به عنوان کیوتا داشت. هنگامی که پدر و کوماتسو را رد می کند ، خلا a بزرگی را در درون خود پیدا می کند که تقریباً او را غرق می کند ، تا اینکه کاید او را وادار به آرامش کرد و به او دستبندی می دهد که هنگام اضطراب به او کمک کند.
در روز دوئل جانشینی ، کوماتتسو بدون تشویق کیوتا اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و تقریبا توسط یوزن مقهور می شود. با این حال ، Kyūta مخفیانه دیده می شود و خودش را آشکار می کند و به کوماتتسو کمک می کند تا ایزن را شکست دهد. هنگامی که کوماتتسو برنده و لرد جدید معرفی می شود ، پسر بزرگ ایزن ، ایچیراهیکو ، مشخص می شود که انسانی است که در خیابان های توکیو به عنوان یک نوزاد پیدا شده و توسط ایذن پذیرفته شده است. ایچیراهیکو که مانند کیوتا در قلب خود خلا ایجاد کرده بود و نمی خواست باور کند که او یک انسان است و یک جانور است ، قدرت تلکینتیک را آشکار می کند و با شمشیر ایزن کوماتتسو را به شدت مجروح می کند. خلاū خود را تقریباً از دست کیاتا می گیرد و سعی در کشتن ایچیراهیکو دارد ، اما با دستبند کایده به هوش می آید زیرا ایچیراهیکو توسط تاریکی فرسوده و ناپدید می شود.
Kyūta تصمیم می گیرد تا برای مبارزه با Ichirōhiko راهی دنیای بشری شود. هنگامی که کاید از ترک وی امتناع ورزید ، توسط ایچیروهیکو که به شکل یک نهنگ مخرب در می آید ، مورد حمله قرار می گیرند. مرد جوان که نمی تواند خود را در برابر ایچیرهیکو حفظ کند ، تصمیم می گیرد از خلا the موجود در خود برای جذب انرژی منفی حریف خود استفاده کرده و سپس خود را بکشد و همه افراد را نجات می دهد. با این حال ، کوماتتسو از امتیاز جدید خود به عنوان ارباب استفاده می کند و به عنوان خدایی مجدداً تجسم می یابد ، و در رابطه با اولین جلسه تمرینی مشترک خود به شکل شمشیر “با قلب رفتار می شود”. او با فرم مردمک چشم خود ادغام می شود و خلا empty خالی خود را در درون خود پر می کند. با هم ، این دو موفق به شکست دادن ایچیروهیکو بدون کشته شدن او می شوند. ایچیراهیکو در محاصره خانواده خوانده خود بیدار می شود. در همین حال؛ رن در حال بازگشت به شیبویا ، در حال صحبت با كوماتتسو است (كه هم اكنون در داخل او ساكن است) و هر دو با هم لحظه ای صمیمانه دارند و كوماتتسو قول می دهد كه همیشه در كنار رن باشد و تهدید می كند كه اگر دوباره تكان بخورد ، او را از داخل كتك می زند.
پس از آن ، رن پیروزی خود را با کاید در Beast Kingdom جشن می گیرد و به دنیای انسان بازگشت. پس از آشتی با پدر و خود ، رن تصمیم می گیرد یک بار دیگر در جهان انسان زندگی کند و کوماتتسو برای همیشه در قلب او زندگی کند.