انیمیشن پسر فضایی

Astro boy

تونی پسر بچه ای باهوش و نابغه است. پس از آنکه از مدرسه به خانه بر می گردد پدرش برخلاف قولی که به داده است تا او را به محل کارش ببرد از او می خواهد تا در خانه بماند. او هم که پسر کنجکاوی است با دستکاری برنامه رباتشان به محل کار او می رود. پدر تونی دکتر الفون و رئیس جمهور که در حال آزمایش نورهای خیر و شر هستند حواسشان به تونی نیست و در هنگام آزمایش تونی توسط نیروی شر می میرد. پدر او که نمی تواند از دست دادن فرزندش را تحمل کند اقدام به ساخت رباتی می سازد که خاطرات و خلق و خوی تونی را دارد و با نیروی آبی (خیر ) زنده می شود. تونی به خانه باز می گردد و پدرش به او می گوید که نیازی به مدرسه رفتن ندارد و خودش به او درس می دهد. پدر تونی که نمی تواند ربات دست ساز خود را مانند تونی دوست داشته باشد با او بد اخلاقی می کند. تونی که از این رفتار پدرش ناراحت است در پی اتفاقی از پنجره به بیرون پرت می شود و در پی این اتفاق می فهمد که قابلیت های عجیبی دارد. تونی که از قابلیت های جدیدش لذت می برد صحبت های پدرش را که از بودن تونی ناراحت است می شنود و می فهمد که ربات است. رئیس جمهور که از قدرت او ترسیده است با خشونت زیاد او را به خرابه ی ربات ها می اندازد. بعد از آن تونی با بچه هایی آشنا می شود که در پایین متروسیتی و بین ربات های فرسوده زندگی می کنند. ولی ربات بودن خودش را پنهان می کند. دکتر هاگ سرپرستی این بچه ها را دارد. او همچنین ربات ها را تعمیر می کند و آنها را به جنگ با یکدیگر می فرستد. توبی با قدرت نیروی آبی ربات غول پیکر و فرسوده ای را تعمیر می کند و در پی آن دکتر هاگ به ربات بودن تونی پی می برد. دکتر هاگ ناگهان توبی را بیهوش می کند و او را به جنگ با ربات ها می فرستد. توبی که توان فرار از جنگیدن را ندارد مجبور به جنگیدن می شود. همه ی ربات ها را شکست می دهد اما در مقابل رباتی که خود آن را نجات داده حاظر به مبارزه نمی شود. در همین حین سفینه و افراد رئیس جمهور توبی را به متروسیتی باز می گردانند تا نیروی آبی را از او بیرون بکشند. پدر توبی (که او را همچنان پسر خود می داند) و دکتر الفون او را آزاد می کنند اما رئیس جمهور که به دنبال قدرت بی نهایت است نیروی شر را در رباتی دیگر قرار داده و آن نیرو نیز او را به درون خود می کشد. حالا با قدرت گرفتن نیروی قرمز شهر به خطر می افتد و رو به سقوط است. توبی به جنگ با او وارد می شود و پس از نجات شهر از سقوط این بار نیروی شر دوستانش را گروگان می گیرد که او با نثار جانش و قدرت نیروی آبی ربات را از بین می برد. بعد از از بین رفتن ربات، دکتر الفون از رباتی که توبی با نیروی خود نجات داده بود می خواهد که او را با همان نیرو نجات دهد و توبی دوباره زنده می شود.