پدینگتون ، که با خانواده براون در باغهای ویندزور اقامت گزیده بود ، در جامعه خود محبوب شده است ، و از طرق مختلف به مردم حمایت عاطفی می دهد. برای خرید یک کتاب پاپ آپ منحصر به فرد از لندن در فروشگاه عتیقه های ساموئل گروبر برای صدمین سالگرد تولد عمه اش لوسی ، پدینگتون چندین کار عجیب و غریب انجام می دهد و دستمزد او را پس انداز می کند ، اما این کتاب به سرقت رفته است. پدینگتون تعقیب می کند اما دزد فرار می کند و پدینگتون در قاب قرار می گیرد. سارق به خانه برمی گردد و مشخص می شود که ققنوس بوکانان ، بازیگر خودخواهی است که در نزدیکی براونز زندگی می کند. پدینگتون در دادگاه حاضر می شود و گرچه گروبر اظهار داشت که اعتقاد ندارد پدینگتون کتاب را دزدیده است ، اما هیچ مدرکی مبنی بر وجود سارق وجود ندارد ، پدینگتون محکوم شده و به زندان فرستاده می شود.
پدینگتون در حالی که در زندان بود با بسیاری از زندانیان دوست شد ، از جمله سرآشپز کوتاه طبع ناکلز که پدینگتون را جذب می کند ، تحت تأثیر دستور ساندویچ مارمالاد خود. براون ها برای پاك كردن نام پدینگتون تلاش می كنند و طرح هایی را از دزد ارائه می دهند. بوکان از این کتاب برای یافتن مجموعه ای از سرنخ ها در مکان های دیدنی لندن استفاده می کند ، که به اعتقاد او از مکان گنجینه ای مخفی رونمایی می کند. براون ها در طی تلاش های خود برای اثبات بی گناهی پدینگتون ، با یک فالگیر روبرو می شوند که به آنها اطلاع می دهد این کتاب منجر به ثروت پنهان نویسنده اصلی می شود.
با حضور پدینگتون ، زندان مکانی بسیار پر جنب و جوش است ، اما وقتی براون ها قادر به اثبات بی گناهی او نیستند ، اما به شکار ادامه می دهند تلاش می کند تا مثبت بماند. بعداً ناکلز ، فیبز و اسپون به پدینگتون گفتند که اگرچه منظور Browns خوب است ، اما در نهایت او را فراموش خواهند کرد.
قهوه ای ها متقاعد می شوند که بوکانان مقصر است ، به دنبال کتاب دزدیده شده در داخل خانه او می گردند. آنها یک اتاق زیر شیروانی مخفی پیدا می کنند که در آن لباس های مختلف بوکانان از جمله لباس دزد از بین رفته است. بوکانان به خانه برمی گردد و آنها مجبور به ترک می شوند. در همین حال ، تحقیقات براون ها باعث می شود که آنها از دیدار پدینگتون در زندان غافل شوند.
پدینگتون ، با تصور اینکه براون ها در واقع او را فراموش کرده اند ، در یک تعطیلات زندان به ناکلز ، فیبس و اسپون می پیوندد. آنها قول کمک در اثبات بی گناهی وی را می دهند ، اما پس از فرار ، فوراً این ایده را رها می کنند تا کشور را ترک کنند ، و از پدینگتون دعوت می کنند که به آنها بپیوندد. پدینگتون امتناع می ورزد و در حالی که از پلیس خودداری می کند ، برای برقراری تماس با براون ها ، که ادعا می کنند بوکانان مقصر واقعی است ، از یک تلفن عمومی استفاده می کند. آنها برای گرفتن او ، قرار ملاقات در ایستگاه پدینگتون را تشکیل می دهند ، جایی که یک قطار کارناوال حامل محل احتمالی ثروت پنهان است که قرار است ترک کند.
پدینگتون به ایستگاه می رسد و برای جلوگیری از پلیس خود را به عنوان سطل آشغال مبدل می کند و درست هنگام حرکت قطار سوار می شود. براون ها در LNER Peppercorn کلاس A1 در سکو مقابل حرکت می کنند. وقتی گرفتار می شوند ، هنری ، جودی و خانم برد سوار قطار دیگر می شوند و با بوکانان مقابله می کنند که آنها را غرق می کند و فرار می کند. او اتصال واگن عقب قطار را قطع می کند (در حالی که پدینگتون در آن قفل شده است) ، اما قبل از اینکه هنری او را ناک او کند ، توسط جودی در حالی که کتاب را در دست داشت ، از او عکس گرفته شده است.
پدینگتون در کالسکه عقب مانده است که به رودخانه ای نزدیک برخورد می کند. مری تلاش می کند پدینگتون را نجات دهد اما تلاش می کند تا کالسکه قفل شده را باز کند. او به زودی توسط ناکلز و سایر زندانیان که تغییر عقیده داشتند و به قول خود تصمیم گرفتند به پدینگتون کمک کنند ، کمک می شود.
پدینگتون بسیار بیمار می شود و به کما می رود ، اما در روز تولد لوسی از خواب بیدار می شود. او می فهمد که او تبرئه شده است ، و بوکان بازداشت شده است. او ناامید است که نمی تواند کتابی را که به عنوان مدرک در اختیار او قرار داده است به لوسی بدهد ، اما به زودی کشف می کند که براون ها ، با کمک افراد مختلف دیگر در همسایگی ، اطمینان حاصل کردند که لوسی می تواند به لندن بیاید و خود آن را ببیند. پدینگتون هنگام جواب دادن به درب او با عجله بالا می رود و او را در آغوش می گیرد و تولدش را تبریک می گوید.
در طی اعتبارات ، ناکلز ، فیبز و اسپون بخشوده می شوند و ناکلز تجارت ساندویچ را راه اندازی می کند. بوکانان به 10 سال زندان محکوم می شود. شش ماه بعد ، با میزبانی نمایش برای زندانیان و سرگرمی در سراسر ساختمان ، نشان داده شده است که وی تجربه خود را به عنوان مجری برای استفاده بیشتر استفاده می کند.