در مراسم عروسی لو پیکلز و همسر جدیدش لولو ، یک رقص مادر و کودک هنگام پذیرایی چاکی فینستر و پدرش چاس را ناراحت می کند ، زیرا خانم فینستر اندکی پس از تولد چاکی در اثر بیماری فانی درگذشت.
استو پدر تامی پیکلز به EuroReptarland ، یک پارک تفریحی ژاپنی در پاریس ، فرانسه احضار می شود تا یک ربات Reptar سو meant عملکرد را که قصد دارد در یک نمایش صحنه ای بازی کند ، تعمیر کند. به دلیل تماس گرفتن استو در طول شب به دلیل اختلاف ساعت ، او به اشتباه همسرش دیدی ، سگش اسپایک ، پسرانش تامی و دیل ، و چاکی ، فیل ، لیل ، آنجلیکا و والدینشان را برای دیدن پارک به پاریس می آورد .
این گروه به EuroReptarland می رسند و آنجلیکا یک مکالمه تلفنی بین رئیس حریص و متنفر کودک از پارک ، کوکو لابوش و رئیس حق رای دادن Reptar ، آقای Yamaguchi را می شنود. کوکو می خواهد جانشین یاماگوچی نامیده شود ، اما یاماگوچی می گوید جانشین او باید کودکان را دوست داشته باشد. کوکو دروغ می گوید ، و می گوید که با مردی بچه دار شده است. او بعداً کشف می کند که آنجلیکا شنیده شده است. برای نجات خود ، آنجلیکا فاش می کند که چاس به دنبال همسر دوم است.
کوکو با چاس رابطه برقرار می کند ، اما تلاش های او برای پیوند با یک چاکی مشکوک بی نتیجه می ماند. بزرگسالان و نوزادان با دستیار بیش از حد پرکار اما خوش قلب کوکو ، کیرا واتانابه و دخترش کیمی ، که از ژاپن است ملاقات می کنند. کیرا با اکراه به کوکو کمک می کند تا محبت های Chas را جلب کند. در همین حال ، اسپایک در خیابان های پاریس گم می شود و عاشق یک پودل ولگرد به نام Fifi می شود.
کیرا ریشه Reptar را به نوزادان می گوید ، و توضیح می دهد که او یک هیولای ترسناک است تا اینکه یک شاهزاده خانم جنبه لطیف خود را نشان داد تا انسانهای ترسیده را مانند او کند. چاکی تصمیم می گیرد که شاهزاده خانم باید مادر جدید او باشد. او و دوستانش تلاش می کنند تا به یک ماکت انیماتونیک شاهزاده خانم در پارک برسند ، اما توسط تیم امنیتی کوکو آنها را متوقف می کند. در اولین نمایش Reptar ، آنجلیکا کوکو را از آرزوی Chuckie مطلع می کند. کوکو سری به صحنه می زند و کانون توجه شاهزاده خانم را به خود جلب می کند و چاکی را به آغوش خود می اندازد و خرس عروسکی او را می گیرد. چاکی از کشف حقیقت وحشت زده است ، اما چاس از حالت وجد برخوردار است و بلافاصله تصمیم می گیرد با او ازدواج کند.
کوکو در روز عروسی همدست خود ، ژان کلود ، بچه ها و آنجلیکا را می رباید تا از تخریب برنامه هایشان جلوگیری کند. او آنها را در انباری که روبات های نمایش نگهداری می شوند ، قفل می کند. کیرا اعتراض می کند و تهدید می کند نقشه کوکو را برای چاس فاش می کند ، اما کوکو او را از تاکسی که در آن هستند بیرون می اندازد و باعث می شود کیرا با دوچرخه به عروسی بشتابد.
چاکی از اینکه بچه ها را به دردسر انداخته و از مادر گمشده خود ابراز تأسف می کند. آنجلیکا ، احساس گناه ، نقش خود را در برنامه کوکو نشان می دهد و همچنین عذرخواهی می کند. چاکی کودکان را برای استفاده از ربات Reptar جمع می کند تا برای جلوگیری از عروسی به نوتردام عجله کند و در این راه کیمی را برمی دارد. ژان کلود به دنبال خلبانان رپتار ، Robosnail حرکت می کند تا اینکه وقتی چاکی او را به رودخانه سن زد ، شکست می خورد.
نوزادان به نوتردام می رسند و عروسی را به موقع قطع می کنند. ژان کلود ظاهر می شود و ناخواسته آدم ربایی را اعلام می کند و چاس با انزجار عروسی را لغو می کند. آنجلیکا نقشه کوکو را به یاماگوچی ، که او نیز در آن حضور دارد ، افشا می کند و کوکو را در همانجا اخراج می کند. وقتی بچه ها ناخواسته لباس عروس کوکو را پا می کنند و او آن را در مقابل چشم از زیر آنها بیرون می آورد ، آنجلیکا به تلافی لباس لباس را پاره می کند و لباس زیر کوکو را در معرض دید قرار می دهد. کوکو با تحقیر و شکست از کلیسای جامع خارج می شود ، در حالی که اسپایک ژان کلود را بدرقه می کند. کیرا می رسد ، خرس عروسکی چاکی را به او باز می گرداند و از چاس عذرخواهی می کند که زودتر برنامه کوکو را فاش نکرد. با این حال ، چاس اعتراف می کند که عاشقانه پاریس گول خورده است و از چاکی عذرخواهی می کند. او و کیرا پس از کشف علاقه مشترک شعر مشابه شروع به عاشق شدن می کنند.
چاس و کیرا پس از بازگشت به ایالات متحده سرانجام ازدواج می کنند ، در حالی که فیفی به فرزندی پذیرفته می شود. پس از اینکه خانواده جدید اولین رقص خود را با هم انجام دادند ، کل طبقه رقص به یک جنگ غذایی همه جانبه که توسط نوزادان تحریک می شود ، فوران می کند.