یک زنبورعسل در کندوی زنبور تازه به دنیا آمده بود. بعد از مدتی که در کنار ملکهی زنبورعسل بزرگ شد، روزی از روزها زنبورهای قرمز به کندوی زنبورها حمله میکنند و همهچیز را در کندو از بین میبرند، ملکهی زنبورعسل درحالیکه بچهی خود را در آغوش داشت متوجه نزدیکتر شدن زنبورهای عسل به خودش و بچهاش شد. درنتیجه بچه را به پدربزرگش تحویل داد و خطاب به پدربزرگش گفت: از این به بعد او فرمانده شماها هست، او را بهجای امنی ببر. زنبورعسل کوچک که نامش هاچ بود درحالیکه گریه میکرد و بلند فریاد میزد: مادر…مادر، در بغل پدربزرگش بهسرعت کندو را ترک کرد. او صحنهی محاصره شدن مادرش توسط زنبورهای قرمز را تماشا میکرد و اشک میریخت. سالها گذشت حالا او پسری جوان شده بود که روزها را با خاطرات اسیر شدن مادرش توسط زنبورهای قرمز طی میکرد و آنها را به یاد میآورد. او تصمیم گرفت که مادرش را نجات بدهد. بنابراین سفر دور و درازی را برای پیدا کردن کندوی زنبورهای قرمز آغاز کرد. به جنگلی رسید که در آن همه از زنبورهای قرمز میترسیدند و به هاچ میگفتند تو نباید به دنبال مادرت بگردی چون خیلی خطرناک است. اما هاچ تسلیم نشده و به کمک امی (دختر روستایی) و چند نفر از دوستانش به ماجراجویی خود ادامه داد…
انیمیشن
هاچ زنبور عسل
Hutch the Honeybee
هاچ یک زنبور عسل نر است که پس از حمله گروه زنبورهای زنبور عسل ، به همراه دوستانش شروع به یافتن مادرش ، یک ملکه زنبور می کند. هاچ با چندین حشره دیگر و با آمی ، یک دختر انسانی که می تواند با آنها صحبت کند ، دوست می شود.
کارگردان: | Tetsurō Amino |
نویسنده: | Juri Takeda , Bochibochi Uchida , Kundō Koyama |
تهیه کننده: | Tatsuo Yoshida |
سال تولید: | 2010 |
نوع: | سینمایی |
مدت زمان: | 1 ساعت |