کندوی مایا از هیجان بهم ریخته است زیرا اکنون برداشت تابستان به پایان رسیده است اما نتیجه کمی دارد. همین موقع ، یک پیام رسان سلطنتی و استاد بازی های عسل ، استاد بیگود ، وارد عمل می شود و اعلام می کند که پس از سالها دعوت نشدن ، بالاخره اجازه دارند در بازی های عسل در شهر Buzztropolis شرکت کنند. اگرچه همه در ابتدا به وجد می آیند ، اما اندکی صعود وجود دارد: کندو باید نیمی از عسل خود را برای سلامتی ورزشکاران کمک کند. مایا در کمال تعجب در کمال ناباوری شوکه شده است ، اما چون ملکه لحظه ای درنگ می کند ، بیگود به او هشدار می دهد که پیشنهاد را رد نکند ، و به همین دلیل فارغ از عواقب ، دعوت را می پذیرد.
اندکی بعد مایا و ویلی تصمیم گرفتند که امور را به دست خود بگیرند و آنها به سمت کندوی پر رونق بوذروپولیس پرواز می کنند و در آنجا پس از ورود مایا به یکی از رقبا بنام ویولت که بعداً مشخص می شود دختر بیگود است ، برخورد می کند. در حالی که هر دو زنبور عسل از امپراطور استقبال می کنند ، مایا توضیح می دهد که اگر تنها عسل مهم است ، پس چرا کندو نمی تواند به بازی ها بپیوندد؟ متأسفانه ، هنگامی که آنها معامله می کنند ، ویلی عسل را به ملکه می ریزد و ملکه شاهد واقعه مایا است. بعداً ، هر دو سلطنت درباره آنچه در اتاق تاج و تخت اتفاق افتاده به یکدیگر اعتماد می کنند. همانطور که مایا اصرار دارد که امپراطورس در تصمیم خود تجدید نظر کند ، شرط می بندد: اگر تیم مایا برنده شود ، همه بخشیده می شود ، اما اگر آنها ببازند ، همه عسل کندو گرفته می شود. مایا موافقت می کند ، حتی اگر ملکه تمایلی به آنچه ممکن است رخ دهد ندارد.
در آغاز بازی ها ، تیم مایا با تیم خود دیدار می کند. اسپایدر ، یک عنکبوت ، کریگ ، سوسک ژرمافوبیک ، بدفورد ، یک ساس تختخوابی و آرنی و بارنی ، سربازان مورچه ، که همه آنها آموزش ندیده و ماهر نیستند ، مایا را ناامید کرد. در روز اول بازی ها ، تیم ها وظیفه دارند یک بازی ساده داج بال را انجام دهند. اوضاع با لغزش تیم مایا به راحتی متوقف می شود ، اما هرچه چالش پیش می رود ، رقابت همکاران نیز با مشکلات کمی روبرو می شود. در پایان کار ، نتایج نشان می دهد که تیم Tropolis (تیم ویولت) در جایگاه نخست قرار دارد ، اما تیم Poppy Meadow (تیم مایا) در جایگاه آخر قرار نگرفته است.
عصر همان روز ، ویولت ویلی و مایا را دعوت می کند تا با او ناهار بخورند ، اما ویا به دلیل اینکه او مرتبا “یک اشکال علفزار” خطاب می کند ، مورد تمسخر و زورگویی قرار می گیرد. ویولت سپس مایا را برای خرد کردن دست و بد دهنی او قاب می کند. بیگود به مایا هشدار می دهد که اگر آسیب دیگری ایجاد کند از بازی اخراج خواهد شد. مایا با عصبانیت پرواز می کند تا تنها بماند ، گرچه ویلی به او اطمینان می دهد که آنها هنوز هم بهترین دوستان هستند.
در روز دو ، تیم ها وظیفه دارند از تاک های درخت بید بالا بروند و به صورت تیمی به پرچم رنگی خود در بالا برسند. همانطور که برخی از تیم ها شروع اولیه را دارند ، تیم ویولت تمام تلاش خود را می کند تا به هدف خود برسد ، در حالی که از طرف دیگر مایا برای پیروزی در این چالش ناامید است و هم تیمی های خود را کنار می گذارد. همانطور که هر دو کاپیتان تیم به اهداف خود می رسند ، مشخص شد که ویولت و تیمش در مرحله دوم قرار گرفتند و تیم مایا در مکان سوم قرار گرفت. متأسفانه ، او به دلیل خودخواهی و عدم رهبری توسط تیم طرد می شود. ویولت از بیگود به دلیل عدم پیروزی عذرخواهی می کند و پدرش به او یادآوری می کند که دیگر ناامید نشود. بعداً ، مایا به اردوگاه برمی گردد و می فهمد که تیم اکنون می داند که چرا او باید برنده شود ، همانطور که ویلی قبلاً اشاره کرد. آنها تعجب می کنند که چرا او چیزی نگفته است ، و او پاسخ می دهد که می ترسد بیش از حد نگران شوند. با این حال ، تیم متوجه می شود که آنها فقط به کمی آموزش احتیاج دارند و با گذشت عصر ، آنها سرانجام برای چالش بعدی آماده می شوند.
در روز آخر ، سه تیم نهایی با پیمایش در پیچ و خم ، بدون بیدار کردن لاک پشت در مرکز ، به چالش کشیده می شوند و همچنین لازم است که در این کار پرواز نکنند. با شروع کار تیم ها ، مایا و تیمش موفق می شوند رشته ای از ابریشم اسپیندلر را ببندند تا بتوانند راه را دنبال کنند. در همین حال ، ویولت و تیمش در بن بست گرفتار می شوند و پس از یک بحث کوتاه در مورد اینکه قرار است کجا بروند ، ویولت توسط لاک پشت غول پیکری که ویلی ناخواسته از خواب بیدار شده است ، مورد سو قصد قرار می گیرد. با برنده شدن تیم مایا ، بقیه تیم ویولت دوم می شوند و هم ویولت و هم پدرش را ناامید می کنند. امپراطور (با عصبانیت از نتیجه) و ملکه (از نتیجه خوشحال) برای مسابقه نهایی آماده می شوند.
شب قبل از مسابقه نهایی ، ویولت و مایا با یکدیگر روبرو می شوند و جرات می کنند در یک تپه بزرگ پوشیده از خار به نام Sluggy Hill دوئل کنند. با اعتماد به نفس ، مایا قبول می کند ، غافل از اینکه ویولت دوباره مخفیانه ترفند دیگری را بر سر او می زند. همانطور که آنها مسابقه می دهند ، ویولت قبل از خط پایان متوقف می شود ، در حالی که مایا از آن عبور می کند و به طور تصادفی جام عسل را از پا در می آورد ، ویولت دوباره او را قاب می کند تا جام عسل را به عمد بشکند. بیگود از هرج و مرج و خسارتی که مایا ایجاد کرده عصبانی است و او را از بازی های عسل اخراج می کند. او که یک بار دیگر از زورگویی بنفش غمگین شده بود ، ویران شده و پرواز می کند. اندکی بعد ، فلیپ با او صحبت می کند و توضیح می دهد که چرا از تیم غفلت کرده است: او چنان درگیر تلاش برای نجات کندو است که نه رهبری و نه ارتباط برقرار کرده است.
با هم تیمی هایش مایا با الهام از فلیپ برای مشاوره و سر و صدا در اردوگاه تشکر می کند.
مایا پس از آشتی با ویلی و تیم تصمیم می گیرد بازی خود را بالا ببرد و می داند که فردا چه کاری باید انجام دهد. همانطور که روز بزرگ طلوع می کند ، ملکه ، ملکه و سایر افراد برای آخرین مسابقه در صحنه جمع شده اند. در ابتدا ، تیم مایا ظاهراً بدون مایا وارد می شود ، که باعث سردرگمی ملکه و قدردانی ملکه شد. ناگهان ، مایا پرواز می کند و خواستار یک فرصت دوم ، با توجه به رفتار غیر قابل توجیه خود است. ملکه به او اجازه می دهد تا به رقابت ادامه دهد و این باعث ناراحتی Begood می شود. وی با ناامیدی از اینكه مایا باید ببازد ، به ویولت می گوید كه برای پیروزی در این مسیر از میانبر استفاده كند.
این مسابقه با گردن و گردن تیم های مایا و ویولت آغاز می شود. اما ویلی یک بار دیگر از تیم جدا می شود و آنچه را که به نظر می رسد مایا به میان بوته می رود با میانبر دنبال می کند. ویولت به ویلی دستور می دهد تا مصدومیت جعلی انجام دهد تا تیمش سرعت خود را کم کند ، که وی از این کار امتناع ورزید و وی را به کلاهبرداری متهم کرد. و بنابراین ، تیم مایا با موفقیت گرده گل بنفش را پیدا كردند. در همین حین ، ویولت و تیمش توسط عنکبوتی به نام تکلا محاصره می شوند. درست زمانی که هر دو تیم در آستانه خوردن قرار دارند ، بدفورد با آواز با استعداد خود عنکبوت را لالایی می کند و می خوابد. همانطور که آنها رقیبان خود را نجات می دهند ، ویولت تغییر حالت می دهد و با قصور از مایا به دلیل زورگویی و کلاهبرداری عذرخواهی می کند. مایا به ویولت یادآوری می کند که داشتن تیم به معنای داشتن دوستان جدید است.
هر دو تیم آخرین سرعت را برای رسیدن به پایان انجام می دهند ، و تیم ویولت قبل از خط پایان متوقف می شود زیرا آنها به مایا و تیمش کمک کردند از آن عبور کنند و به عنوان برندگان تاجگذاری می شوند. با این حال ، شهبانو نسبت به اینکه چرا اینطور شده است بسیار متعجب است. ویولت به پدرش خیانت می کند و با تأسف عمیق برای همه توضیح می دهد که او در هنگام چالش تقلب کرده است ، اما مایا او را نجات داده است. ملکه قبل از ساختن نمونه ای از مایا ، توسط ملکه ای که در مقابل او ایستاده قطع می شود و به او می گوید که دیگر کافی است ، و او باید این واقعیت را برد که تیم مناسب برنده شد. امپراطورس سرانجام دلیل را می بیند و اعلام می کند که تیم مایا برنده است و همچنین او را به خاطر اعمالش می بخشد.
در مهمانی بعد ، همه در حال رقص و لذت بردن از مهمانی هستند ، در حالی که ویولت و مایا با خوشحالی با ویلی می رقصند.