انیمیشن موش خبرنگار

انیمیشن موش خبرنگار
Geronimo Stilton

بی‌باک و همراهانش با تلاش و خلاقیت سالی را شکست داده و موفق می‌شوند با پیرموش مصاحبه اختصاصی انجام دهند. ماجرای ناپدیدشدن پنیرهای شهر را دنبال می‌کنند و می‌فهمند همه‌اش زیر سر صاحب غذاکده‌های زنجیره‌ای است...

کارگردان: Guy Vasilovich , نیکولو ساچی
نویسنده: John Behnke , Vincent Bonjour , Adam Cohen , Catherine Cuenca
تهیه کننده: Peter Anderson , Sonia Farnesi , Erica Pellegrini , Caterina Gonnelli-Linden , Lucia Bolzoni , Karen K. Miller
سال تولید: 2009
نوع: مجموعه
مدت زمان: 23 دقیقه

داستان کامل

بی‌باک و همراهانش با تلاش و خلاقیت سالی را شکست داده و موفق می‌شوند با پیرموش مصاحبه اختصاصی انجام دهند. ماجرای ناپدیدشدن پنیرهای شهر را دنبال می‌کنند و می‌فهمند همه‌اش زیر سر صاحب غذاکده‌های زنجیره‌ای است که خودش را جای موش‌کاپون زده و پنیرهای شهر را ناپدید کرده و پنیر ذخیره را دزیده و بعد از ایجاد قحطی، در غذاکده‌هایش عرضه کرده. او را تحویل پلیس می‌دهند. کمک می‌کنند نمایش خوبی در تالار نمایش اجرا شود و توطئه سالی برای تعطیلی آن‌جا با شکست مواجه شود و در مکان مخفی تالار نیز نخستین قانون اساسی شهر را پیدا می‌کنند. با گوش‌دراز مقابله کرده و با کمک موش رباتی، موش‌زیلا را درون بازی شکست داده و گوش‌دراز را به پلیس تحویل می‌دهند. موذی در لباس تمساح نیکوکار کارهای نیکوکارانه انجام می‌دهد، تا برای روزنامه سالی خبر مخاطب‌پسند بسازد. گردن‌کلفت از زندان فرار می‌کند و به شکل تمساح نیکوکار درمی‌آورد و از موزه الماس می‌دزدد. بی‌باک و همراهانش جلویش را گرفته و تحویل پلیس می‌دهندش و ماهیت تمساح نیکوکار را هم افشا می‌کنند. بی‌باک می‌فهمد جواهرات موش‌بزرگه به تابلوهای قلعه‌اش چسبانده شده‌اند. داستان بی‎باک، اشتباهی با اسنادی مهم که دزدیده شده بوده، جابجا می‌شود. داستانش از دست می‌رود، اما اسناد توسط او به دست صاحبانش می‌رسد. بی‌باک و تیا کمک می‌کنند خرابکاری در مسابقه دوچرخه‌رانی به نتیجه نرسد و تیا به جای دوچرخه‌سوار مصدوم شرکت کرده و نفر اول می‌شود. کلاغ‌موش اطلاعات جمع می‌کند تا با رباتش بر جهان مسلط شود، اما بی‌باک و همراهانش مانع او می‌شوند. پنیر جدید کارخانه گم می‌شود. بی‌باک و همراهانش می‌فهمند کار سالی و همکار خلافکارش است. آن‌ها را با پنیر انفجاری شکست می‌دهند. در قطب شمال نهنگ قاتل به کشتی‌شان حمله می‌کند. بی‌باک و رایانا می‌فهمند یک بچه‌نهنگ در کشتی اسیر است. کاپیتان و افرادش می‌خواهند نهنگ مادر را شکار کنند. بی‌باک و تیا و رایانا و کپل مانع می‌شوند و پلیس ساحلی می‌رسد و کاپیتان و افرادش را دستگیر می‌کند. دزدی‌هایی در شهر موش‌ها رخ می‌دهد و همزمان تیا ناپدید می‌شود. سالی در روزنامه‌اش دزدی‌ها را به گردن تیا می‌اندازد و مخاطبین خبرگزاری بی‌باک ریزش می‌کند. بی‌باک به عالیجاه مشکوک است. به سراغش می‌روند و می‌فهمند دزدی‌ها کار اوست و تیا را هم او دزدیده تا با او ازدواج کند. با هم او را شکست می‌دهند و خبر واقعی را گزارش می‌کنند و مخاطبین سالی ریزش می‌کند.

منبع

بیشتر کمتر