انیمیشن مروارید سرخ

یونس صیاد نوجوانی است ماجراجو و بلندپرواز که با پدربزرگ سالخورده و خواهرخردسالش در جزیره هنگام زندگی می‌کنند. او برای رهایی از فقر و تنگدستی در سودای صید مرواریدی گرانبها خود را به آب و آتش می‌زند تا اینکه روزی در منطقه‌ای دور از ساحل، یک عروسک زیبا را شناور بر سطح آب می‌بیند، به قصد گرفتن آن خم می‌شود، نیرویی مرموز او را از قایق به زیر می‌کشد و دستخوش گردابی چرخنده و هولناک به قعر آبهای خلیج فارس می‌برد، یونس در حالتی رؤیا گونه و در فضایی عجیب به خود می‌آید و تحت تأثیر آن نیروی اسرارآمیز با پدیده‌هایی شگفت انگیز از جمله یک هواپیمای ایرباس که در کف دریا، میان مرجان‌های آبی آرام گرفته روبرو می‌شود. در داخل هواپیما به جای سرنشینان صدف‌های بزرگی در پناه شقایق‌های دریایی آرام گرفته‌اند. از درون صدف‌ها پرتوهایی سرخ رنگ به بیرون می‌تابد، یونس با مشورت با پدر بزرگش دل به دریا زده و یکی از آن صدف‌ها را برمی گیرد و مرواریدی درشت و سرخرنگ شبیه یک قطره خون در درون آن می‌یابد. خبر صید مروارید عجیب به سرعت در میان جزیره نشینان منتشر می‌شود و زندگی آرام اهالی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، هر یک به نوعی برای بدست آوردن آن تقلا میکنند، تا اینکه پدر بزرگ یونس بعد از دیدن نا آرامی های او داستان سقوط هواپیمای ایرباس ایرانی که توسط یک ناور آمریکایی مورد اصابت قرار گرفته بود را برای او تعریف میکند و به او میگویید که دلیل سرخی این مروارید هم خون شهدای آن حادثه است، یونس بعد از شنیدن داستان از فروش مروارید منصرف شده و آن را به دریا باز میگرداند.