انیمیشن محمد فرستاده خدا

Muhammad: The Last Prophet

در ابتدای انیمیشن در مورد بت پرستی مردم در مکه گفته میشود و اینکه در آن زمان زندگی برای تهی دستان بسیار سخت بود و بزرگان مکه از طریق پول و هدایایی که مردم به بت ها اهدا میکردند سود میبردندو از فرهنگ برده داری عرب ها تصاویری نمایش داده میشود. داستان از آنجا شروع میشود که حضرت محمد در غار حرا در حال عبادت خدای یکتابودند که جبرئیل برایشان وارد میشود و ایشان به رسالت میرسند و در آن شب زمانی که با سرگشتگی به خانه برمیگردند و داستان را برای حضرت خدیجه تعریف میکنند ایشان به پیامبر به عنوان رسول خدا ایمان می آورند.بعد از آنهم حضرت علی ایمان می آورند.پس از آن مردم شبانه به خانه رسول اکرم میروند و ایشان در مورد خدای یکتا و آیین اسلام صحبت میکند و آیات قرآن را برای آنان تعریف و تفسیر میکند و اینکه در مقابل خدای یکتا همه برابر هستند.سران قبایل از این اتفاقات ناراحت و عصبانی میشوند و به مخالفت با اشان میپردارزند . پیامبر مسئول دعوت خویشان به اسلام میشود و بعد از آن دعوت عمومی مردم .در این زمان سران قبایل که منافع خود را در خطر میبینند به تمسخر پیامبر و آزار و اذیت مسلمانان میپردازند و هرکدام از خدمت کاران اگر مسلمان میشد مورد آزار و شکنجه قرار میگرفت و اولین شهید اسلام سمیه مادر عمار بود که در راه حفظ دین خود به شهادت رسید .برای فرار از این آزار ها پیامبر به مسلمانان گفت تا به حبشه حجرت کنند و در آنجا پادشاه مسیحی حبشه به آنها احترام گذاشت وازآنها در مقابل سران مکه محافظت کرد. سران مکه برای آزار مسلمانان عهد نامه ای نوشتند که با مسلمانان مبادله و ازدواج انجام نشود به همین علت به مدت 3 سال مسلمانان در دره ای خارج از مکه زندگی کردند و حضرت خدیجه تمام ثروت خود را برای کمک به مسلمانان اهدا کرد. بعد از 3 سال پیامبر پیکی به سران فرستاد که عهد نامه را موریانه خورده به جز قسمت بسم الله آنان بعد از دیدن راست بودن سخن پیاکبر وحشت زده شدند و مسلمانان بار دیگر به مکه بازگشتند اما حضرت خدیجه در آن سال فوت شدند.سران قبایل از محمد خواستند که با آنان کاری نداشته باشد تا آنها هم به مسلمانان مکاری نداشته باشند اما پیامبر گفت به شرطی که به خدای یکتا ایمان بیاوردید من از کار خودم دست برمیدارم. در همان زمان بود که عبدالمطلب عموی پیامبر که به آییت اسلام بود و در مقابل سران قبایل از ایشان دفاع میکرد فوت شدند و سران قبایل تصمیم گرفتند پیامبر را بکشند اما امام علی در جای پیامبر خوابیدند و پیامبر شبانه مکه را ترک کردند و به غاری در کوه رفتند زمانی که همه دمبال پیامبر میگشتند به اذن خدا در غار یک عنکبوت تار تنید و پرنده ها درآنجا لانه ساختند و زمانی که آنها به در غار رسیدند گفتند نمیشود که بدون پاره کردن تار عنکبوت داخل غار شده باشد از این رو آنجا را ترک کرده و پیامبر در امان ماندن بقیه مسلمانان هم در طی روز های گذشته به مذائن حجرت کرده بودند.

منبع