انیمیشن مترسک

انیمیشن مترسک
Trapito

راز خوشبختی این است که همیشه به دنبال رؤیاهایتان باشید.

کارگردان: Manuel García Ferré
نویسنده: Manuel García Ferré
تهیه کننده: Julio Korn
سال تولید: 1975
نوع: سینمایی
مدت زمان: 1 ساعت

داستان کامل

در طی یک شب طوفانی ، گنجشک سالاپین در آستانه خستگی در استخر گلی غرق می شود. در کنار استخر گل ، تراپیتو ، مترسک را بر قاب خود آویزان کرده است. تراپیتو یک مترسک زنده است. او سالاپین را برمی دارد و او را در جیب داخلی خود جایی که خشک و گرم است قرار می دهد. صبح روز بعد ، تراپیتو اعتراف می کند که تنها و گیج است. سالاپین او را به دیدن Patriarch of the Birds (جغد پیر خردمند) می برد ، که نتیجه می گیرد تراپیتو از آنجا که او تمام عمر خود را در یک مزرعه ایستاده است فاقد تخیل است. پدرسالار به او و سالاپین توصیه می کند که دنیا را ببینند.

آنها با لارگیروچو ، یک موش کشاورز دوستانه اما دست و پا چلفتی با حیوانات زیادی ، عمدتا خوک های او (یک مادر و پسرش) آشنا می شوند. آنها به شهری می روند که لارگیروچو پنیرهای خود را می فروشد و آنها را با یک وعده غذایی پذیرایی می کند ، اما کلاغی به نام آتالفو پول او را می دزد. مهمانسرا به لارگیروچو یک هفته فرصت می دهد تا هزینه غذا را بپردازد در غیر این صورت او خوک مادر را قصاب می کند. لارگیروچو تا زمانی که به عنوان دستیار نجاری استخدام نشود ، نمی تواند کاری پیدا کند. یک دزد دریایی برای کاپیتان خود مالا پاتا ، روفینی ریش سیاه ، یک پایه میخ سفارش می دهد. پس از ساخت پایه میخ ، نجار آن را پیچیده و برای تحویل به لارگیروچو می دهد. با این حال ، آنها سریع در قصابی توقف می کنند ، جایی که لارگیروچو به طور تصادفی پای گیره پیچیده شده را با چند ژامبون بسته بندی شده به شکل مشابه مخلوط می کند. لارگیروچو یکی از ژامبون ها را به اشتباه به مالا پاتا تحویل می دهد. سپس مالا پاتا به ملوانان خود ، از جمله آتالفو ، كه نتیجه می گیرد همسر اول او است ، دستور می دهد كه شانگهای لارگیروچو را انتخاب كرده و از Trapito به عنوان چهره سر خود استفاده كند. مالا پاتا به سمت یک جزیره گرمسیری حرکت می کند ، جایی که نقشه نشان می دهد اشک های بلور با ارزشی در آن یافت می شود. یک شورش برای اشک ، به طور تصادفی توسط لارگیروچو ، سالاپین و خوک کوچک خنثی می شود. مالا پاتا باعث می شود لارگیروچو اولین همسر شود و تراپیتو را آزاد کند.

در این جزیره ، به لارگیروچو و تراپیتو دستور داده می شود که غواصی کنند و به دنبال یافتن اشک بلور در کف دریا بروند. آنها می فهمند که اشک توسط یک پری دریایی ، اسپومیتا گریه می کند. او و همه ماهیها خوشحال شدند تا اینکه توسط یک اختاپوس خشن ، یک هشت پا غول پیکر دزدان دریایی و خدمه دزدان دریایی خرچنگ و شمشیر مورد حمله قرار گرفتند. دوست پسر اسپومیتا ، Sea Horse ، به عنوان ژنرال خوب موجودات دریایی تبدیل می شود و آنها هشت پا Cruel را شکست می دهند تا اینکه اسب دریایی دستگیر شود. لارگیروچو و تراپیتو او را نجات می دهند ، هشت پا Cruel را می ترساند و با یكی از اشک های بلورین اسپومیتا جایزه می گیرد. آنها به کشتی دزدان دریایی برمی گردند ، جایی که مالا پاتا و آتالفو پس از اشک بیشتر در دریا غواصی می کنند اما توسط هشت پا بی رحمانه آنها را بدرقه می کند. لارگیروچو که اکنون کاپیتان است ، به شهر می رود و در آنجا از اشک بلور برای پرداخت مهمانخانه استفاده می کند. لارگیروچو و خوک هایش به مزرعه برمی گردند ، در حالی که سالاپین با گنجشکی ماده روبرو می شود و عاشق او می شود و آنها پرواز می کنند و تراپیتو را رها می کنند. مترسک تنها به مزارع خود بازمی گردد ، اما سالاپین و همسرش سال بعد با جوجه های خود برمی گردند و تراپیتو و جوجه ها همبازی می شوند.

در برخی از کشورها ، عمدتا آرژانتین و اسپانیا ، این فیلم با معرفی پته ، یک پنگوئن عروسکی شبیه به توپو جیجیو و یکی از مشهورترین شخصیت های این کارگردان همراه بود که در مورد خلق مترسک برای مخاطبان صحبت می کرد.

بیشتر کمتر