در صد و هکتار وود ، تیگر بدنبال کسی می رود تا با او سر و کله بزند ، اما همه دوستانش بیش از حد مشغول آماده شدن برای زمستان پیش رو هستند. در حالی که او به دنبال یک همبازی می رود ، تیگر ناخواسته با یک تخته سنگ خانه ایور را خراب می کند. او بعداً سیستم پیچیده پیچشی را که خرگوش برای از بین بردن تخته سنگ دست به تقلب زده است از بین می برد و این باعث ناامیدی خرگوش می شود. بقیه دوستان تیگر می گویند که آنها به اندازه او فریبنده نیستند زیرا آنها مانند او تیگر نیستند. تیگر متاسفانه در تنهایی سرگردان می شود و آرزو می کند کاش کسی مثل او باشد.
Roo که می خواست با Tigger بازی کند ، می پرسد آیا Tigger خانواده Tigger دارد که می تواند با آنها گزاف گویی کند. تیگر شیفته این ایده است و هر دو برای مشاوره در مورد یافتن خانواده Tigger به دیدار Owl می روند. جغد پرتره هایی از خانواده خودش را به آنها نشان می دهد و مفهوم درختان خانوادگی را ذکر می کند. تیگر به طور تصادفی پرتره ها را برهم می زند. هنگامی که او سریع آنها را به پشت آویزان می کند ، به نظر می رسد تمام اجداد جغد روی یک درخت واحد نشسته اند. تیگر به طور نادرست نتیجه می گیرد که شجره نامه وی باید یک درخت واقعی باشد و او و رو به جستجوی آن می روند.
پس از جستجوی چوب و بدون یافتن هیچ غول ، درختان راه راه Tigger ، Tigger و Ro به خانه Tigger بازگشتند تا سرنخ هایی را از محل زندگی خانواده خود جستجو کنند. Tigger به عالی Roop Whoop-de-Dooper-Loop-de-Looper-Alley-Ooper Bounce را آموزش می دهد. آنها یک قفل قلبی شکل پیدا می کنند که تیگر امیدوار است حاوی تصویری از خانواده اش باشد ، اما خالی است. رو به تیگر پیشنهاد می کند نامه ای برای خانواده اش بنویسد ، که تیگر این کار را می کند. پس از پایان کار ، آن را در صندوق پستی می گذارد و اجازه می دهد باد آن را با خود ببرد ، به امید اینکه این کار را به خانواده اش برساند.
وقتی نامه تیگر هیچ پاسخی دریافت نمی کند ، روو دوستان تیگر را دور هم جمع می کند تا برای او نامه بنویسند. همه کمی توصیه دوستانه دارند و آن را “خانواده شما” می دانند. تیگر از دریافت نامه بسیار خوشحال است ، با این حال ، در حالی که “بین سطرها را می خواند” ، آن را سوinter تعبیر می کند و اعلام می کند که همه خانواده اش فردا به دیدار او می آیند. دوستان تیگر دل ندارند که به تیگر بگویند نامه از طرف آنها است ، بنابراین خود را به عنوان تیگر مبدل می کنند و در جمع خانواده وی شرکت می کنند. خرگوش وارد نمی شود ، بلکه ، آنها را به خاطر آماده نشدن برای نزدیک شدن زمستان (خصوصاً با کولاک وحشی در افق) رنج می دهد و طوفان می کند. با وجود این ، Roo همه را متقاعد می کند که به برنامه خود ادامه دهند.
تیگر کاملاً به لباس مبدل های Tigger می افتد تا اینکه Roo تلاش می کند پیچیده Whoop-de-Dooper-Loop-de-Looper-Alley-Ooper جستجوی Tigger ، دوباره به کمد تصادف کند و ماسک خود را از پا کند. تیگر متحیر شده و متحیر شده و خیلی زود متوجه می شود که همه دوستانش درگیر آن هستند. تیگر با ناامیدی و خیال اینکه دوستانش به او خیانت کرده اند ، با عصبانیت در طوفان برفی خرگوش به آنها هشدار داده بود که زودتر به جستجوی خانواده اش بپردازند ، و قول داد که هرگز آنها را برنگرداند.
دوستان تیگر همه احساس گناه ، تحقیر و نگرانی می کنند ، از جمله رو که دلش می گیرد. او بعداً به خانه پوف می آید ، با گریه و اشک گری ادعا می کند که این تقصیر او است که Tigger ترک کرده است ، زیرا او می خواست Tigger را به عنوان یک برادر بزرگ ، و آنها برای پیدا کردن او یک هیئت تشکیل می دهند. خرگوش در ابتدا امتناع می کند ، اعتقاد دارد که خودش به خواست خود ترک کرده است ، اما پس از اینکه فهمید چگونه تیگر زندگی آنها را سبک کرد ، خیلی زود تسلیم می شود. آنها Tigger را در یک درخت بزرگ نشسته و بر روی تنه تکه های برف که شبیه راه راه است نشسته است ، که Tigger آن را با درخت خانوادگی خود اشتباه گرفته است. خرگوش اصرار دارد که Tigger به خانه بیاید ، اما Tigger از ترک “درخت خانوادگی” خود امتناع می ورزد تا زمانی که خانواده Tigger (موجود او) برنگردد. با مشاجره ، فریاد Tigger باعث بهمن می شود. تیگر دوستان خود را به ایمنی در شاخه های درختان برمی گرداند ، اما خود برف او را از بین می برد. Roo یک پرش عالی Whoop-de-Dooper-Loop-de-Looper-Alley-Ooper انجام می دهد و Tigger را نجات می دهد. سپس این دو با هم گزاف گویی را انجام می دهند تا از بهمن فرار کنند و دوباره بر روی درخت فرود آیند.
وقتی بهمن فروکش کرد ، کانگا ، جغد و سرانجام کریستوفر رابین به آنها ملحق می شوند. وقتی پیف توضیح می دهد که آنها کجا بوده اند ، به تیگر می گوید که لازم نبود به دنبال خانواده اش بگردد. تیگر سعی می کند نامه را به او نشان دهد ، اما متوجه می شود که آن را در بهمن از دست داده است (در واقع قبل از وقوع بهمن آن را از دست داده است) و نمی تواند به یاد بیاورد که در آن چه چیزی گفته شده است. اما بعد ، همه دوستانش هرکدام از قسمت های نامه خود را از حافظه می خوانند و بالاخره تیگر می بیند که آنها خانواده واقعی او هستند. او یک مهمانی اجتماع خانوادگی جدید با هدیه برای همه برگزار می کند. ایور یک خانه جدید می گیرد (ساخته شده از اتاق خانواده مخصوص “خانواده” تیگر) ، کریستوفر رابین یک هواپیمای اسباب بازی می گیرد ، جغد یک یو می گیرد ، کانگا یک کلاه جدید می گیرد ، پوف یک مادام العمر عسل می گیرد ، خوکچه یک بچه می شود هیزم به ارزش یک سال ، تیگر به خرگوش قول می دهد که از این به بعد به کجا نگاه کند ، و قفل قلبی شکل را دریافت می کند. سپس کریستوفر رابین از رو ، تیگر و بقیه اعضای خانواده خود عکس می گیرد تا در آن شرکت کنند. با بسته شدن کمد قفل ، فیلم با عقب رفتن دوربین از عکس خانوادگی به پایان می رسد.