انیمیشن لگو: ماجراهای قدرت های کلاچ

انیمیشن لگو: ماجراهای قدرت های کلاچ
Lego: The Adventures of Clutch Powers

خلاقیت همیشه مشگل گشا است.

کارگردان: Howard E. Baker
نویسنده: Tom Rogers , Joshua Wexler
تهیه کننده: Howard E. Baker , David Cragnotti
سال تولید: 2010
نوع: مجموعه
مدت زمان: 1 ساعت

ویدئوها

تیزر انیمیشن

داستان کامل

Power Clutch Powers در جستجوی کریستال به زیر زمین تونل می زند ، اما کریستال کینگ که از آن محافظت می کند بیدار می شود و کلاچ را به یک پایگاه زیرزمینی تعقیب می کند. کلاچ سپس به پایگاه خود در لگو سیتی بازمی گردد و کریستال را به رئیس خود کیلد پلی وول می دهد که چند هم تیمی جدید به او اختصاص می دهد: آجر مسترسون ، آتش نشان ، پگ مورینگ ، زیست شناس و برنی فون بیم ، مهندس. Playwell آنها را از یک حادثه در سیاره زندان پلیس فضایی مطلع می کند.

کلاچ و تیمش علی رغم عدم همکاری و قصد کلاچ برای کار به تنهایی ، به کره زمین می آیند و اوضاع را بررسی می کنند. پس از مشاهده اینکه شخصی در سلولهای زندانیان گیر افتاده است ، توسط یک جادوگر غیبی مورد حمله قرار می گیرند و سپس با دو جنایتکار دیگر ناپدید می شوند. کلاچ و دوستانش فرمانده فرمانده را آزاد می کنند ، وی با بیان اینکه شمع های تمام کشتی ها را برداشته آرام می کند تا اطمینان حاصل کند که جنایتکاران هرگز از این سیاره فرار نخواهند کرد. متاسفانه ، جنایتکاران کشتی تیم را می گیرند و کشتی های دیگر را نابود می کنند.

دوباره تیم عدم همکاری خود را هنگام تلاش برای ایجاد کشتی نشان می دهد ، و کلاچ تصمیم می گیرد کشتی را به تنهایی برای تیم بسازد پس از اینکه اعلام کرد تیمی که هنگام انجام دستورات خود با یکدیگر مشاجره می کنند تنها دلیل این است که او همیشه به تنهایی کار می کند در طی یک تماس ویدیویی هنگام بازگشت ، کلاچ مسئولیت عدم موفقیت تیم را بر عهده گرفت: وی با نمادی در غلاف زندان فرمانده فرمانده که حواس او به امگا ، یکی از دو جنایتکار فرار از زندان توسط جادوگر بد بود ، منحرف شد. Playwell به تیم اطلاع می دهد که جادوگر شیطانی مالوک بدخیم است ، بدنام به خاطر ایجاد وحشت در یک سیاره قرون وسطایی به نام اشلار. حاکم این سیاره ، پادشاه فقید Revet ، جان خود را فدا کرد تا امنیت پادشاهی خود و زندان قبلی مالاک را تضمین کند. او پسرش شاهزاده وارن را با شمشیر طلای قدرتمند خود برای سلطنت رها کرد ، علی رغم عدم توانایی شاهزاده وارن در آماده سازی در جنگ. سپس Playwell به کلاچ و تیم دستور می دهد تا برای دستگیری مالاک به آنجا سفر کنند.

تیم موفق می شود به اشلار برود ، اما کشتی آنها به طور تصادفی Lego-Henge (تقلبی از استون هنج) را زمین می زند. آنها پیاده می شوند و به یک مین به ظاهر متروکه قرون وسطایی با قطعات اضافی پناه می برند ، اما نه پس از مشاهده گروهی از اسکلت های مسلح که به سمت جنگل در حال راهپیمایی بودند ، فهمیدند که مالاک با یک اسکلت مشترک / ارتش اجنه در حال بازی قلعه اشلار را در اطراف قلعه خود بدست آورده است به عنوان نیروهای خودش در حالی که Peg ، Brick و Bernie یک ارابه جنگی می سازند ، کلاچ آنجا را ترک می کند تا شاهزاده وارن را مجاب کند تا او را برای مبارزه با Mallock متقاعد کند. در همین حال ، در قلعه ، مالوك از حضور تیم مطلع می شود و به دو دوست اسكلت خود اسكلی و استخوان دستور می دهد كه به دنبال كلاچ بروند تا آنها بتوانند شاهزاده و شمشیر طلایی را پیدا كنند تا اشلار را نهایی كنند.

در بازگشت به جنگل ، کلاچ در انتهای یک پل ختم می شود اما یک چرخ دنده به نام هوگر از عبور او عبور می کند تا اینکه کلاچ به سه معما پاسخ دهد. اگرچه کلاچ همه آنها را خوب می کند ، اسکلی و استخوان پس از یک تلاش ناموفق برای به دام انداختن او ، او را خواستار هوگر می کند تا کلاچ را به آنها تسلیم کند. هوگر سعی می کند با هیپنوتیزم با اسکلت ها مبارزه کند ، اما آنها این کار را نمی کنند ، و باعث می شود هوگر آزاردهنده کلاچ را ببلعد. او با چماق خود به اسکلت ها برخورد می کند ، به یک درب مخفی که مانند جنگل رنگ شده فرار می کند ، کلاچ را از آن طرف دیوار بیرون می اندازد و راه قلعه شاهزاده وارن را به او نشان می دهد و از او در مورد تاریخچه پدرش می گوید شمشیر طلایی هوگر همچنین به کلاچ گفت که او تنها ترول تیم سلطنتی بود و برای محافظت از وارن به او اختصاص داده شد. هنگام بازگشت به اردوگاه قرون وسطایی ، مشخص شد که برنی عاشق Peg است که برای جستجوی حیوانی که آهنگهای مرموزی ایجاد کرده است ، عزیمت می کند ، اما در عوض با یک اژدها روبرو می شود و با او دوست می شود. کلاچ در قلعه برگشت ، پرنس وارن را پیدا کرد. با این حال ، وارن شکست می خورد و از کلاچ عصبانی می شود. کلاچ به او می گوید که او سعی دارد به او کمک کند تا نیروهای جادوگر را شکست دهد ، اما وارن او را رد می کند و اعتراف می کند که هیچ مسابقه ای برای مالاک ندارد. کلاچ که خسته شد ، به اردوگاه برمی گردد و می بیند که یک کوتوله به آنها کمک می کند.

سرانجام ، پرنس وارن ، هوگر و شوالیه هایشان تصمیم می گیرند در نبرد با مالاک به کلاچ و تیمش کمک کنند. وارن و کلاچ با تغییر شکل پگ به عنوان وارن ، دزدکی وارد قلعه مالاک می شوند. متأسفانه ، در حالی که ارتش اسکلت ، شوالیه ها را مجبور به عقب نشینی می کند ، مالوک آنها را در قفس استخوانی به دام می اندازد. آجر ، پگ ، هوگر و برنی ارابه خود را در یک خندق تصادف می کنند. هوگر بدون هیچ اختیاری ، سینه شمشیر طلایی را به مالوک می آورد تا متوجه شود که خالی است. وارن و کلاچ به تیم پیامی ارسال می کنند. برنی امیدوار می شود و آنها ارابه شکسته خود را دوباره می سازند. آنها با شوالیه ها متحد می شوند و به ارتش اسکلت حمله می کنند. در بازگشت به قلعه ، پگ همان اژدهایی را که با او روبرو شده احضار می کند و به او می گوید قفس را از بین ببرد ، کلاچ و وارن را آزاد کرد ، سپس شمشیر طلایی را که وارن قبلاً انداخته بود بازیابی کرد. وارن سرانجام پس از متقاعد کردن کلاچ ، تصمیم می گیرد تا با ترس از مالاک روبرو شود تا امنیت پادشاهی خود را تضمین کند. تقریباً در همان زمان ، مالكك با وعده دادن وی به سمت پدرش سعی می كند كلاچ را فریب دهد و به او شمشیر بدهد ، اما كلاچ با گفتن اینكه “من او را پیدا كردم!” امتناع می كند.

در حالی که کلاچ در حال تماشای وارن است که از شمشیر طلایی برای مبارزه با مالاک استفاده می کند ، بریک با استفاده از یک جت پک بر روی قلعه مالاک فرود می آید ، جایی که با اسکلی و استخوان می جنگد. برنی با پرتاب دنده به اسکلت ها به آجر کمک می کند. به داخل قلعه بازگشت ، مالكك وارن را برای حفظ عنوان خود به عنوان شاهزاده اشلار طعنه می زند زیرا او از عصای خود برای حمله به وارن استفاده می كند. با این حال ، وارن نیروی کافی از عصای مالاک را به شمشیر خود می کشد و به شمشیر اجازه می دهد تا تمام قدرت خود را آزاد کند ، این باعث تعجب مالاک شد. با استفاده از فرصت ، وارن با استفاده از شمشیر مالاک را با زنجیره ای درخشان به دام می اندازد و مالوک را در بازداشت اعلام می کند و خود را پادشاه جدید اشلار می داند. به دنبال شکست مالاک ، هوگر از مهار خود آزاد می شود و ارتش اسکلت در دود حل می شود و تیم کلاچ و شوالیه ها را جشن می گیرد تا پیروزی خود را جشن بگیرند. سپس وارن رسماً پادشاه جدید اعلام می شود ، و هنگامی که کلاچ و تیمش مالاک را به لگو سیتی منتقل می کنند ، وارن از او به خاطر وفاداری و عضویت در تیم تشکر می کند. سپس تیم به لگو سیتی باز می گردد و به مقامات اجازه می دهد مالوك زندانی را به سیاره زندان بازگردانند.

بیشتر کمتر