انیمیشن لاک پشت ها علیه خرگوش ها

Unstable Fables: Tortoise vs. Hare

موری (خرگوش) و والتر ( لاک پشت) دو همسایه هستند که پانزده سال پیش در مسابقه دوی کوهستانی شرکت کرده و موری که همیشه با سرعت بالا حرکت می کرده است در بین راه خسته می شود و به خواب می رود و این کار او باعث می شود که والتر از او جلو بزند و برنده مسابقه شود و از این موضوع برای تمسخر موری استفاده کند که سرعت تو باعث باخت تو شد , اما من به علت اینکه آهسته و پیوسته کارهایم را انجام می دهم از تو موفق ترم. موری همیشه از این باخت احساس حقارت می کند. آن دو پیوسته به یکدیگر فخر می فروشند که فرزندانشان نابغه هستند و قصد دارند برای اینکه به یکدیگر ثابت کنند روش خودشان صحیح و روش دیگری غلط است دوباره این مسابقه را با همراهی فرزندانشان تکرار کنند اما پسر موری, باچ اهل مسابقات علمی است و علاقه ای به این کارها ندارد و نیز کریستال دختر والتر نمی خواهد به این مسابقه تن دهد. اما هردو راضی می شوند که در مسابقه پدرانشان را همراهی کنند. مسابقه شروع می شود و خوک ها و موش های کور نیز در آن شرکت می کنند. آنها مسیرهای مختلفی را به وسیله دوچرخه و قایق پشت سر می گذارند اما زمانی که به یک نقطه مشترک می رسند و باید از روی یک پل چوبی که بر روی دره ای قرار گرفته عبور کنند , والتر و موری با یکدیگر بحث می کنند تا اینکه پل چوبی از جایش کنده می شود و والتر و موری یک طرف پل و کریستال و باچ در سوی دیگر پل می مانند. پس آنها مجبورند مسابقه را متوقف کنند و اول یکدیگر را پیدا کنند. باچ و کریستال از مسیری دیگر می روند. باچ با چوب و پارچه وسیله ای برای پرواز می سازد و هر دو سوار آن می شوند و از روی دریاچه ای عبور می کنند تا به پدرانشان برسند. موری و لاک پشت با طنابی به دره پرت می شوند و روی سنگی گیر می کنند که گرگی به آنان حمله می کند. موری به سرعت از سنگ بالا می رود و والتر را به سمت بالا می کشد و می گوید دیدی سرعت مهمتر است. اما والتر می گوید برای بالا رفتن از صخره باید آهسته ولی پیوسته حرکت کنیم. باب و رکس این مسابقه را گزارش می دهند و آنت و گالی مادرهای باچ و کریستال برنامه را از یک لپ تاپ دنبال می کنند و نگران آنها هستند. پدران و فرزندان یکدیگر را پیدا می کنند و ناگهان هوا طوفانی می شوند و بهمن از کوه سرازیر می شود و این چهار نفر در گلوله بزرگی از بهمن گیر میفتند و چهار نفری موفق می شوند تا از میان برف ها راهی به سمت بالای گلوله بهمن باز کنند. آنها تصمیم می گیرند که همگی با هم از خط پایان عبور کنند و دنبال برنده شدن و مقایسه یکدیگر نباشند, چرا که دوستی مهمتر از برنده شدن است. در این میان موش های کور زرنگی کرده و درست نزدیک خط پایان از زیر زمین بیرون می آیند و برنده می شوند. در پایان روابط دو خانواده بهبود پیدا می کند.

منبع