انیمیشن فضانوردان

Egon and Donci

اگون به همراه گربه خود دونچی در سیاره ای در حال زندگی است او علاقمند به فضا و اکتشاف و اختراع دستگاه های جدید است او همیشه با تلسکوپی که ساخته فضا را رصد می کند تا از حیات در کرات دیگر اطلاع پیدا کند. روزی یک سفینه فضایی در نزدیکی خانه او سقوط می کند او متوجه می شود پس در کرات دیگر حیات وجود دارد برای همین سفیه خود را می سازد و به فضا می رود و سیارات را بررسی می کند. در بررسی های خود به منظومه شمسی نیز سری زده و تمامی سیارات آن را به نوبت و با جزئیات و خصوصیاتی که دارند ملاحظه می کند و در نهایت زمین را می یابد که امکان سکونت موجود زنده در آن است و در آن فرود می آید. در حین فرود سفیه او دچار صدمه و خرابی می گردد. اگون و دونچی در بیان تشنه به سویی در حرکت می شوند به سراب هایی بر می خورند سر انجام با شخصی آشنا می شود که جثه ای خیلی بزرگتر از او دارد در ابتدا اگون می ترسد ولی وقتی رفتار خوب او را می بیند با او دوست می شود ارتباطات حسنه و مهر محبت بین آنها با اشاره و دادن یادگاری رد بدل می شود سر انجام فرد زمینی که دوست اگون شده است در تعمیر سفینه اگون کمک می کند و سفینه را راه اندازی می نماید و اگون مجددا به سوی سیاره و خانه خود حرکت می کند اما بعد از کمی دور شدن از سیاره زمین شاهد از بین رفت و خاموشی ستاره خورشید و تبدیل شدن به یک سیاه چاله می شود. سیاه چاله ای که همه چیز اطراف خود را می بلعد در این لحظه اگون خیلی ناراحت می گردد (امکان دارد متن زیر بخش مهمی از داستان را لو بدهد.) او با هشدار ساعت خانه خود بیدار می شود و متوجه می شود کل این رویداد های گذشته شده بر او در خواب صورت پذیرفته است و به محیط زندگی خود بیش از پیش علاقه نشان می دهد.