انیمیشن فرمانروای قایق ها

ELIAS AND THE ROYAL YACHT

داستان از خلیج آرام شروع می شود. الیاس قایق نجات غریق به همراه سایر قایقها در حال گوش کردن به داستان قهرمانی و شجاعت، نجات غریقی به نام بی باک است. سالها قبل بی باک، توانسته فرمانروا را نجات دهد و در تمام اقیانوس، داستان قهرمانیش، پیچیده است. الیاس به همراه شوستیریک، قایق بادی همیشه همراهش، برای گشت زنی می رود. او در آرزوی روزی است که بتواند مانند بی باک قهرمان باشد. دریا طوفانی است و موجهای آن از این سو به آن سو پخش می شوند. در همین حین، الیاس، کشتی غریبه ای را در وسط دریا می بیند و به او هشدار می دهد که نباید به سفرش ادامه دهد. این کار خطرناک است. این کشتی از خلیج بزرگ و قصر فرمانروا آمده و راکی گابریل سون نام دارد. او به الیاس می گوید:« هر وقت به کمک یه کشتی نجات غریق بد بخت بی ارزش احتیاج داشتم، خبرت می کنم کوچولو!» الیاس چیزی نمی گوید و بر می گردد. گابریل سون تا وسط دریا می رود و با دیدن موجهای بزرگ سهمگین، می ترسد و پیش الیاس بر می گردد. او به الیاس می گوید:« شاید حق با تو بود. حالا ازت میخوام تا منو به خلیج بزرگ ببری.» الیاس خیلی محترمانه، به او می گوید که بر اساس قوانین، اجازه ی خروج از خلیج آرام را ندارد و نمی تواند او را همراهی کند. گابریل سون بسیار عصبانی شده و او را تهدید می کند که نتیجه ی این کارش را می بیند. او آنجا را ترک می کند.