در یکی از شهرهای بالای تپه ای Cheesebridge، نورونیا در دوران ویکتوریا، شایعات زیادی مبنی بر اینکه ترول های زیرزمینی (معروف به Boxtrolls برای جعبه های مقوایی که می پوشند) یک کودک را ربودهاند. نابود کننده آفات، ارچیبالد اسنچر با رهبر شهر لرد پورتلی-ریند برای معدوم کردن هر Boxtroll در ازای عضویت در شورای پنیر دوست شهر به نام کلاه سفید به توافق می رسد، علیرغم این واقعیت که خود او به پنیر حساسیت زیادی دارد.
در واقع ، Boxtrolls مسالمت آمیز هستند و شب ها از زیر زمین بیرون می آیند و به دنبال اقلام دور انداخته شده و اختراعات مفید هستند. پسری انسانی به نام Eggs در میان آنها زندگی می کند و بوکسترول به نام ماهی از او مراقبت می کند. با بزرگ شدن Eggs ، او از Boxtrolls ناپدید شده توسط Snatcher دلسرد می شود. پس از اینکه وینی ، دختر لرد پورتلی-ریند ، Eggs را با دو Boxtrolls می بیند ، Snatcher ماهی را می گیرد. تخم مرغ ها برای یافتن ماهی به سطح زمین مخفی می شوند و در یک نمایشگاه سالانه برای بزرگداشت ناپدید شدن “کودک تروبشاو” که گفته می شود توسط بوکسترولز کشته شد ، ظاهر می شود.
Eggs از تصویر نادرست شهر از موجودات منزجر است ، اگس دنبال وینی می رود. پس از یک تبادل مختصر ، او از او راهنمایی می کند به مقر اسنچر ، واقع در یک کارخانه متروکه ، جایی که اگس ماهی را نجات می دهد. آنها در فرار گرفتار می شوند. Snatcher Eggs را به عنوان کودک Trubshaw می شناسد و فاش می کند که تمام Boxtrolls دستگیر شده برای او ماشین سازی می کنند. وینی ، که مخفیانه به دنبال Eggs می رفت ، این تبادل را می شنود. او سپس به ماهی و تخم مرغ کمک می کند تا از دست Snatcher فرار کنند و آنها در غارهای Boxtrolls پناه می گیرند ، جایی که فیش توضیح می دهد که پدر Eggs او را به آنها داده بود تا از او در برابر Snatcher محافظت کنند. وینی می پذیرد که به Eggs کمک کند حقیقت را به Portley-Rind بگوید.
در توپی که به مناسبت بزرگداشت خرید یک چرخ پنیر غول پیکر به نام Briehemoth برگزار شد ، که احمقانه با استفاده از بودجه بیمارستان کودکان ساخته شد ، اگس سعی می کند با پورتلی-ریند مقابله کند ، اما با اسنچر (در لباس مبدل به زنی به نام “مادام”) روبرو می شود. فرو-فرو »). در حالی که Eggs سعی در جلوگیری از Snatcher داشت ، ناخواسته چرخ پنیر را به رودخانه می زند. Eggs خودش را به عنوان Trubshaw Baby به مهمانی معرفی می کند ، اما هیچ کس به او اعتقاد ندارد ، از جمله Portley-Rind که از گم شدن چرخ پنیر خیلی ناراحت است.
Eggs سعی می کند باقیمانده Boxtrolls را ترغیب کند تا برای امنیت خود فرار کنند ، اما ناآگاهانه آنها را از روحیه خود پایین می آورد. اسنچر در غارها گود می زند و همه آنها را اسیر می کند. تخم مرغ بیدار می شود و پدرش هربرت تروبشاو را که در کنار او زندانی است پیدا می کند. او بوكسترول ها را می بیند كه در یك سنگ شكن قرار گرفته اند و به آنها التماس می كند كه جعبه های خود را بگذارند و بدوند ، اما به ظاهر توسط سنگ شكن كشته می شوند.
اسنچر ماشین خود را به خانه لرد پورتلی-ریند می رساند ، جعبه های پهن شده را به عنوان اثبات انقراض Boxtrolls به او نشان می دهد و در ازای کشتن آخرین Boxtroll که در واقع تخم مرغ ها است ، کلاه سفید Portley-Rind را می خواهد. Boxtrolls که از سنگ شکن فرار کرده اند ، Eggs را آزاد می کنند در حالی که هربرت خود را نشان می دهد ، باعث می شود Portley-Rind و شهروندان متوجه شوند که Snatcher به آنها دروغ گفته است. اسنچر با آشکار کردن نقشه خود سعی می کند با زور کلاه پورتلی-ریند را بگیرد ، اما دو نفر از دژخیمان اسنچر آقای قزل آلا و آقای پیکلز با کمک به Boxtrolls از کار افتادن ماشین ، که به دست راست اسنچر آقای گریستل افتاد ، فداکاری کردند. له کردنش تا حد مرگ. تخم مرغ و Snatcher به راحتی پاک می شوند و بر روی Briehemoth بهبود می یابند ، که آلرژی پنیر Snatcher را ایجاد می کند و باعث می شود او به اندازه زیادی متورم شود. وی وینی را به چنگ می آورد و لرد پورتلی-ریند را مجبور می کند تا در ازای ایمنی از كلاه خود دست بكشد ، اما پس از چشیدن یك نمونه پنیر كهنه ، سرانجام آلرژی پنیر او شروع می شود و او به قطعات خرد می شود. با ناکام ماندن توطئه اسنچر ، مردم شهر و بکسترولز توافق کردند که با هم زندگی مشترک مسالمت آمیزی داشته باشند ، وینی داستان پایان اسنچر را برای جمعیت تعریف می کند در حالی که ماهی و تخم مرغ در یکی از عقده های هربرت رانندگی می کنند.