انیمیشن صحرا

انیمیشن صحرا
Sahara‎

آجار یک مار کبرای بیابانی که به همراه دوستش پیت که یک عقرب است زندگی می‌کند. اما آجار از زندگی در کنار مارهای زورگو خسته شده و به فکر رفتن به آبادی مجاور است که محل زندگی مارهای سبز و شناگراست. آجار و پیت از مرز رد می‌شوند ولی ناگهان با صحنه‌ای ...

کارگردان: Pierre Coré
نویسنده: Pierre Coré , Stéphane Kazandjian , Nessim Debbiche
تهیه کننده: Eric Altmayer , Nicolas Altmayer , Michel Cortey , Pierre Coré
سال تولید: 2017
نوع: سینمایی

ویدئوها

تیزر انیمیشن

داستان کامل

در صحرا ، جایی که به حیوانات “خلوت” گفته می شود ، آجار مار کبرا و بهترین دوستش ، پیت عقرب ، یک هندوانه را از یک دوربین شتر می دزدند ، اما فقط یک کبرا قدیمی به نام صلاح الدین آن را گرفته است. صلاح الدین و دیگر کبرا های دیگرش بذرهای خربزه را به سمت آجر و پیت تف می کردند و به آجر طعنه می زدند که چگونه هنوز پوست خود را نریخته است. این دو با عجله به لبه کویر می روند ، جایی که اجار تصمیم می گیرد که باید به Oasis بروند ، پناهگاه مارهای سبز ثروتمند و بسیار پیچیده اما برای بیت المقدس ممنوع است.

با وجود هشدارهای پیت ، آجر خود را با خزه پوشانده و او را سبز نشان می دهد. سپس به درون واحه می رود. سپس به طور اتفاقی یک مار سبز به نام اوا پیدا می کند که برای فرار از واحه ، خانه اش ، اما مکانی که از آن متنفر است ، گل و لای آن را پوشانده است تا مانند گرد و غبار به نظر برسد. آنها سپس توسط کمین های وزیر کمین می کنند و آنها را تا لبه صخره تعقیب می کنند. اوا و اجار از روی صخره می پرند و در رودخانه ای فرود می آیند. لباس مبدل در رودخانه شسته می شود ، آشکار بودن گرد و غبار و مار سبز بودن او را نشان می دهد. آجر چون گرد و غبار است قادر به شنا نیست و تقریباً غرق می شود اما توسط اوا نجات می یابد و او را با احیای دهان به دهان زنده می کند. اجار و اوا پس از آن دوست می شوند و اجار عاشق اوا می شود ، اما اوا توسط عمر ، افسونگر و پوست گیر مار اسیر می شود.

آجر مصمم است که اوا را پس بگیرد ، اما او و پیت توسط رئیس رئیس ، یکی از پرندگان منشی که از واحه محافظت می کند ، اسیر می شوند. پیت و اجار را به پایگاه پرندگان می برند ، جایی که رئیس ارشد و سایر پرندگان تهدید به مرگ می کنند. با این حال ، اجار از گری ، برادر تنبل و کم نور اوا ، به عنوان گروگان برای آزادی استفاده می کند. گری ، پیت و آجار در پشت یکی از پرندگان منشی فرار می کنند. پرواز در ابتدا به نرمی انجام می شود ، اما پس از آن پیت به طور تصادفی پرنده را لرزاند. این پرنده از هوش می رود و سه نفر دیگر روی زمین ادامه می دهند.

در همین حین ، اوا با مارهای دیگری که توسط عمر شکار شده اند آشنا می شود ، از جمله دوقلوها ، لولو بل و لیلی بل ، یک مار سبز به نام جورج ، یک مار سفید به نام پیترا ، که او را دوست ندارد ، اما مانند دیگران سلام می کند و یک قرمز مار پیتون به نام ریتا. مارها حرفه های خود را به اوا می گویند و عمر سپس همه آنها را بیرون می برد ، در آنجا فلوت می زند. اوا سعی می کند از عمر فرار کند ، اما با صدای فلوت هیپنوتیزم می شود و برمی گردد. هنگامی که مارها به سبد بازگردانده می شوند ، پیترا راهی برای فرار از شر اوا نشان می دهد. با این حال ، هر دو توسط عمر گرفتار می شوند. او آنها را مجبور به رقابت در یک رقص آف می کند. اوا برنده می شود ، در حالی که پیترا را در سبد مارهایی قرار می دهند که باید پوست آنرا بچرخانند.

گری ، آجر و پیت که هنوز در تلاش بودند ، در غاری می افتند و در آنجا مورد استقبال Glow-Worms قرار می گیرند. Glow-Worm King به آنها راهنمایی می کند تا اوا را پیدا کنند ، اما سپس سعی می کند آنها را به عنوان طعمه جذب کند. این سه تقریباً فریب داده می شوند ، اما آنها فرار می کنند. اندکی بعد ، آنها با برخی از گردشگران به یک جیپ صعود می کنند ، اما کشف می شوند و پیت از دیگران جدا می شود. آنها سپس یک ماهی شن و ماسه سریع صحبت می کنند ، که نام آنها را به نام Souksoukville رها می کند و سپس می رود. آجار و گری واحه ای پیدا می کنند ، جایی که آنها شب را استراحت می کنند و پس از اینکه Ajar فاش کرد او و پیت تنها دوستانی هستند که دارند (از زمانی که خانواده پیت توسط توارگ ها کشته شدند) و گری نشان می دهد که او اصلا دوستی ندارد ، به آرامی دوست می شوند. پیت در کمپ گردشگران اقامت می کند و در آنجا به گروه عقرب ها می پیوندد.

آجر و گری چاه در واحه پیدا می کنند. آنها برای فرار از طوفان شن سطلی را پایین می کشند و سپس به شهر دیگری می رسند. آنها تبلیغات عمر را دنبال می کنند تا به فروشگاه او بروند ، جایی که آجر اوا و مارهای دیگر را که در یک قفس گرفتار شده اند می بیند و جورج اوا را در آغوش می گیرد. اجار با اشتباه در روبرو شدن برای یک رویارویی عاشقانه ، تقریباً تلاش خود را رها می کند تا این که یک پنکه سقفی را آزاد کند ، که بالای قفس می افتد و همه مارها را آزاد می کند. عمر این را می بیند و می دود تا فلوت خود را بگیرد ، اما آجر آن را می گیرد.

عمر آجر را در اطراف شهر ، جایی که طوفان شن بیداد می کند ، تعقیب می کند. آجر در بالای مسجدی تعقیب می شود ، جایی که عمر سعی می کند فلوت را بگیرد ، اما آن را می شکند. او اجار را می گیرد تا از ساختمان نیفتد ، اما پوست آجر از بین می رود ، و عمر در طوفان شن ناپدید می شود. طوفان آرام می شود ، و اجار به سکو زیر می افتد. او توسط اوا و گری پیدا شد و تصور می شود که مرده است ، که باعث دلسردی آنها می شود ، اما سپس بیدار می شود. اوا متوجه می شود که آجر برای او از صحرا عبور کرده است و آن دو بوسه می زنند. عمر سپس ظاهر می شود ، اما پس از آن بیهوش می شود. پیت نشان می دهد که او عمر را نیش زده است و او امیلی ، عقرب گروهی را که قبلاً در آنجا مانده بود ، به ارمغان آورده است. آجر ، اوا ، امیلی ، پیت ، گری و پیترا با یک ماشین توریستی از آنجا دور می شوند.

هنگام رانندگی ون ، ماهی شن و ماسه سریع صحبت در کنار یک شتر ظاهر می شود ، و به این شتر تصادفی (و همچنین بینندگان) می گوید که آجر و اوا ممکن است برگردند و همیشه در Oasis زندگی کنند و به طوفان و مارهای سبز تعلیم دهند تا با هم برابر زندگی کنند ، اما او ادعا می کند که هیچ تصوری از وقوع این اتفاق ندارد یا نه.

بیشتر کمتر