انیمیشن شهر راز

انیمیشن شهر راز

سفری به گذشته؛ همراه با چاشنی ماجرا، اختراع و هیجان.

کارگردان: مازیار محمدی‌نژاد
نویسنده: مازیار محمدی‌نژاد , امید زنده‌بودی , احمد اکبرپور , محمد‌علی حسینی
سال تولید: 1393
نوع: سینمایی
مدت زمان: 1 ساعت

داستان کامل

سپهر، پسر یک دانشمند ستاره‌شناس، ناخواسته به گذشته سفر می‌کند. در شیراز قدیم، داروغه به دنبال دزد الماس حاکم می‌گردد که سپهر از آسمان جلوی پایش می‌افتد. داروغه و چنگیز، سپهر را به جرم دزدی الماس به کاخ می‌برند. گودرز با کمک شیرین‌بهار، سپهر را نجات می‌دهد. موقع فرار، سپهر دوباره گیر می‌افتد، به کاخ ‌برده شده و به خوابگزار تحویل می‌شود. خوابگزار خودش را دانشمند معرفی می‌کند و از سپهر می‌خواهد کتاب رمزی را برایش رمزگشایی کند تا او هم در مقابل کمک کند به خانه برگردد. سپهر رمز را پیدا می‌کند ولی خوابگزار زیر قولش می‌زند. سپهر بعد از ماجراهایی، با کمک کلاغ سیاه و گودرز از خانه خوابگزار فرار می‌کند. کلاغ سیاه، الماس را از خوابگزار می‌دزدد و باعث می‌شود او نتواند دستگاهش را به کار بیندازد. الماس به حاکم تحویل داده می‌شود. خوابگزار متوجه ماجرا می‌شود. اوس‌بهادر درباره عجیب‌الخلقه‌خانِ دانشمند، برای سپهر می‌گوید. حاکم برای پیدا شدن الماس، جشن می‌گیرد ولی ناگهان غولی آهنی پیدا می‌شود. خوابگزار روی یکی از برج‌های کاخ می‌رود و با کنترل از راه دور، غول را به طرف خودش می‌کشاند و دستور می‌دهد که غول از شهر بیرون برود. همه خوشحال می‌شوند ولی خوابگزار می‌گوید غول، الماس را می‌خواهد و اگر ندهید دوباره برمی‌گردد. حاکم با دادن الماس مخالفت می‌کند. وقتی دوباره جشن می‌گیرند، غول برمی‌گردد و خرابی به بار می‌آورد. سپهر و دوستانش، غول آهنی را از کار می‌اندازند. خوابگزار با همدستی داروغه، غول آهنی و سپهر را به خانه‌اش می‌آورد. سپهر برای در امان ماندن بی‌بی گلاب از بمبی که خوابگزار برایش در قالب هدیه فرستاده، مجبور به همکاری با خوابگزار می‌شود و گاوصندوقی می‌سازند و برای حاکم می‌فرستند تا الماسش را درون آن بگذارد. گاوصندوق شبانه به طرف خانه خوابگزار حرکت می‌کند و او الماس را به دست می‌آورد. سپهر، خوابگزار را درون گاوصندوق زندانی می‌کند و با موبایلش از همه مدارک فیلم می‌گیرد و به حاکم نشان می‌دهد. وقتی حاکم به خانه خوابگزار می‌آید، گاوصندوق خالی است. خوابگزار غول آهنی را به کار انداخته و می‌خواهد حکومت را از حاکم بگیرد. گودرز با یک حرکت رزمی، الماس و دستگاه کنترل غول آهنی را از خوابگزار می‌گیرد. خوابگزار و همدستانش فرار می‌کنند. سپهر متوجه می‌شود که عجیب‌الخلقه‌خان، پدرش است و راه بازگشت به آینده را برایش گذاشته. شب که دستگاه سفر در زمان را به کار می‌اندازد، خوابگزار سر می‌رسد و زودتر از موعد مقرر وارد محیط دستگاه می‌شود، ناله می‌کند و ناپدید می‌شود. سپهر هم در زمان مناسب با همه خداحافظی می‌کند و به خانه برمی‌گردد.

بیشتر کمتر