ناتانیل هفت ساله و خواهر بزرگترش آنجلیکا به خانه عمه النور خارج از مرکز خود نقل مکان می کنند ، خانه ای که پس از فوت پدر و مادر آنها داده شد. آنجلیکا مرتباً برادر کوچکش را به خاطر خصوصیاتی که از نظر او نابالغ است ، مانند عدم توانایی خواندن ، اذیت می کند. وقتی آنها به خانه می رسند ، ناتانیل کنجکاو می شود که در اتاق قفل شده ای که عمه هرگز اجازه ورود به او را نداده است. با ناراحتی آنجلیکا ، در وصیت نامه خود ، النور اظهار داشت که می خواهد کلید اتاق را به ناتانیل بدهد. او به آنجلیکا عروسک چینی اعطا می کند. ناتانیل به تنهایی وارد اتاق می شود و با وحشت متوجه می شود كه اتاق پر از كتاب است – قصه هایی كه عمه او برای او می خواند – و این باعث می شود كه او از اتاق فرار كند.
در شب ، خانه در اثر رعد و برق به شدت آسیب می بیند. از آنجا که والدین وی بودجه لازم برای تعمیر آن را ندارند ، ناتانیل پیشنهاد فروش این کتابها را به آنها می دهد. هنگامی که او به اتاق زیر شیروانی بازگشت ، متوجه می شود که اشکال مینیاتوری شخصیت های کتاب ها زنده شده اند. از جمله آلیس در سرزمین عجایب ، گربه در چکمه ، پینوکیو و کلاه قرمزی. آنها اعلام می کنند که او سرپرست جدید آنها است و خواندن طلسم جادویی که آنها را زنده نگه می دارد وظیفه او است وگرنه طی 5 ساعت آینده ناپدید می شوند. ناتانیل وقتی متوجه شد که قادر به خواندن طلسم نیست وحشت می کند ، و جادوگر بد کارابوس او را متهم می کند که سرپرست آنها نیست. به تلافی ، تصمیم می گیرد او را به اندازه آنها کوچک کند.
فروشنده عتیقه می رسد و خوشحال می شود که کشف کند بسیاری از کتاب ها چاپ اول هستند. او طرحی را طراحی می کند تا آنها را بی ارزش بازی کند تا با قیمت بسیار بالاتری فروخته شود. ناتانیل و همه شخصیت ها را به مغازه فروشنده می برند و آنها را مجبور می کنند برای خواندن طلسم راهی برای بازگشت به خانه عمه النور پیدا کنند. او با آلیس و اوگر سفر می کند ، که می آموزد برای دوستی بیش از اشباع فوری ناشی از خوردن انسان ارزش قائل شود.
این گروه در سفر به عقب با خطرات زیادی از جمله انسانهای دیگر و خرچنگ در ساحل روبرو می شوند ، اما وقتی آنها می رسند ، ناتانیل سرانجام می تواند خود را ثابت کند و طلسم را با صدای بلند بخواند. او به مغازه فروشنده برمی گردد و جادوگر را مجبور می کند تا او را به اندازه طبیعی خود برگرداند. سپس ناتانیل والدین خود را متقاعد می کند که ارزش فروش کتابها بیش از حد است. آنجلیکا مجموعه ای از جواهرات با ارزش را در عروسک خود کشف می کند و به خانواده پول لازم برای تعمیر خانه را می دهد. این دو خواهر و برادر یاد می گیرند که برای یکدیگر ارزش قائل شوند و از خواندن با هم در اتاق زیر شیروانی لذت می برند.