انیمیشن در مسیر باران

انیمیشن در مسیر باران

داستان فردی به نام ریان است که بنا به دلایلی به سفری می رود که در این سفر با ماجراهای زیادی روبرو می شود و در نهایت به شهر «مرو» می رسد.

کارگردان: حامد کاتبی
نویسنده: مهدی سیم ریز , سعید تشکری
تهیه کننده: مریم چوپان زاده
سال تولید: 1397
نوع: سینمایی
مدت زمان: 1 ساعت

داستان کامل

ماجرا در مورد ریان بن سهل از راویان حدیث هم عصر امام رضا (علیه السلام ) و خلیفه عباسی مامون می باشد ریان فرد مهربان و اهل انفاق و کمک به دیگران است که روزگار زندگی خود را از طریق فروش ماهی و کشاورزی سپری می کند هم زمان با وقوع خشکسالی در سرزمین های اسلامی بغداد هم درگیر خشکسالی است و روزگار زندگی ریان به سختی می گذرد ریان به پیشنهاد همسرش راحله تصمیم می گیرد تا با همراهی هرمز دوست ایرانی اش که تاجر است با سرمایه ای که همه پس انداز زندگی اش هست تجارت کند اما همزمان که در حال تدارک مقدمات سفرش می باشد درون چاه سقوط می کند و پایش می شکند ریان سرمایه اش را نزد هرمز به امانت می گذرد هرمز تصمیم به سفر به مرو می گیرد تا هم امام را ملاقات کند و هم تجارت کند اما در راه راهزن ها به آنها حمله می کند هرمز تمام تلاشش را می کند تا امانتی ریان را از دست ندهد اما در حال فرار راهزن ها او را گیر می اندازند طاهر (راهزنی ) که وظیفه دارد هرمز را بکشد از جانش می گذرد و اسب هرمز (صنوبر ) را به غنیمت می برد و از هرمز می خواهد تا خودش را پنهان کند و دنبال راهزن ها نرود یکسال می گذرد و ریان خبری از هرمز ندارد تا اینکه کاروانیان بر می گردندوخبر مرگ هرمز را به ریان می دهند ریان در جستجوی حقیقت از بغداد راهی سفر به مرو می شود که در نزدیکی مرو طاهر را به همراه صنوبر می بیند و خبر مرگ هرمز را باور می کند ریان از کاروان جدا شده و تصمیم به بازگشت می گیرد که صنوبر در زمان نجات ریان دچار مارگزیدگی می شود ریان برای نجات صنوبر به روستایی که قدمگاه امام است وارد می شود برگ درختی که معجزه امام است صنوبر را از مرگ نجات می دهد و پیرمردی که میزبان امام بود ماجرای خوابی که پیش از ورود امام دیده است و معجزه امام را برای ریان بیان می کند و از او می خواهد برای یافتن راز خواب هایی که می بیند به دیدار امام برود ریان به مرو می رود امام به ریان لباس و مقداری پول می دهد تا برای فرزندش سوغات بخرد طاهر هم که با تطمیع سر دسته ی راهزن ها قصد جان امام را دارد از امام می پرسد که چرا ولایت عهدی مامون را پذیرفته است با جواب امام طاهر از تصمیم خود منصرف می شود طاهر و هرمز مانع سر دسته راهزن ها می شود اما هرمز زخمی می شود در هنگام ورد به مسجد ریان و طاهر مانع سر دسته ی راهزن ها می شوند و با او درگیر می شوند و تحویلش می دهند هرمز موفق به زیارت امام نمی شود اما ریان در لحظات آخر عمر هرمز او را می بیند و لباس تبرکی را به هرمز می دهد وهرمز امانت ریان را به او می دهد در پایان داستان نیز دعای امام و بارش بارانی که مایه رحمت و پایان خشکسالی است نمایش داده می شود…

منبع

بیشتر کمتر