اوایل پاییز بود . در یک کوچه ی آرام و زیبا ، خانههایی در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند . صاحب خانههایی مهربان نسبت به همدیگر ؛ اما یکی از صاحب خانهها با بقیه فرق داشت . او تنها و بداخلاق و البته ترسناک بود . او روی چمن هایش خیلی حساس بود و هر وسیله ای که روی چمن اش می رفت را خراب می کرد و با خود می برد و هر انسانی که وارد چمن اش می شد او را تنبیه می کرد . او یک نجیب زاده ی پیر به اسم نبرکرکر بود . جلوی خانه نبکرکر ، نوجوانی به اسم دی جی با پدر و مادرش زندگی می کرد . دی جی از همان اول به خانه و خود نبرکرکر شک داشت و به صورت مخفیانه و با یک دوربین شکاری کشیک او و کار های مشکوک اش را می کشید . او می دید که نبرکرکر با خانه اش حرف می زد و حتی او را نوازش می کرد و می بوسید . اما وقتی به پدر و مادرش می گفت آنها حرف هایش را باور نمیکردند . او یک دوست صمیمی به اسم چائودر داشت که او هم از نبرکرکر می ترسید و به او مشکوک بود . چند روز قبل از هالوین پدر و مادر دی جی رفتند مسافرت و دی جی را به یک پرستار بچه به اسم الیزابت سپردند . در همین حال وقتی الیزابت هنوز از راه نرسیده بود ، چائودر از راه رسید پیش دی جی و درخواست کرد با توپ والیبال جدیدش بازی کنند . اما در حین بازی توپ او وارد خانه نبرکرکر شد . نبرکرکر با خشم زیادی به سمت دی جی و چائودر آمد و در حین وارد کردن آسیب زدن به آنها سکته کرد . اورژانس آمد و او را با خود برد . دی جی و چائودر فکر می کردند که آنها قاتل نبرکرکر هستند . از بدو رفتن نبرکرکر خانه او شروع به فعالیت های عجیب کرد . او حرکت می کرد و تکان می خورد . الیزابت که از راه رسید ، به دی جی گفت که او را زی صدا کند . او دوست پسرش باز را به خانه دعوت کرد ولی بعد از مشاجره ای با او ، او را به بیرون انداخت . اما چند روز بعد دی جی و چائودر متوجه یک دختر در همسایگی اشان به اسم جنی می شوند . با ورود جمی آنها تصمیم می گیرند راز خانه نبرکرکر را بفهمند و متوجه اش شوند . آنها می فهمند همسر نبرکرکر به صورت اتفاقی در زیر بنای خانه دفن شده و روحش وارد خانه شده و با مرگ نبرکرکر زنده شده است . دی جی ، چائودر ، و جنی می فهمند که نبرکرکر هنوز نمرده است و او را به خانه اش نشان می دهند سپس خانه آرام می گیرد و باعث می شود روح همسر نبرکرکر آرام بگیرد . همچنین نبرکرکر اخلاق بدش را کنار می گذارد و تبدیل به فردی مهربان می شود . و با فرارسیدن شب هالوین ماجرا به اتمام می رسد .
انیمیشن
خانه هیولا
Monster House
گذشته را باید به گذشته سپرد و به آینده اندیشید.
کارگردان: | Gil Kenan |
نویسنده: | Dan Harmon , Rob Schrab |
تهیه کننده: | Jason Clark |
سال تولید: | 2006 |
نوع: | سینمایی |
مدت زمان: | 1 ساعت |