انیمیشن تام و جری: انگشتر سحرآمیز

انیمیشن تام و جری: انگشتر سحرآمیز
Tom and Jerry: The Magic Ring

تام و جری با بدست آوردن انگشتر سحر آمیز دچار حوادث پیش بینی نشده میشوند.

کارگردان: James T. Walker
نویسنده: Joseph Barbera , Timchill , Juli Mcnally cahill
تهیه کننده: Joseph Barbera , William Hanna , Jean MacCurdy , Tom Minton
سال تولید: 2002
نوع: سینمایی
مدت زمان: 1 ساعت

ویدئوها

تیزر انیمیشن

داستان کامل

در داخل یک عمارت خالی از سکنه و وحشتناک ، تام جری را مثل همیشه تعقیب می کند در حالی که همه چیز را شکست. در همین حال ، در زیرزمین ، صاحب تام ، جادوگری به نام چیپ ، تلاش می کند تا یک معجون جادویی با استفاده از انگشتر جادویی خود بسازد تا زمانی که متوجه شود این کار نمی کند. تراشه کارتن شیری را که روی معجون استفاده کرده چک می کند ، اما جایگزینی برای شیر گاوی که در کلکته زندگی می کند وجود ندارد. بعداً ، چیپ تام را به زیرزمین می اندازد و به او دستور می دهد تا از حلقه جادویی خود محافظت کند در حالی که او برای شیر دادن به گاو به کلکته می رود. اگر تام کار خوبی انجام دهد ، پاداش یک ماهی قزل آلا بزرگ آبدار دریافت می کند اما اگر اینگونه نباشد ، “یک بچه گربه کمتر می تواند اینجا را تمیز کند” ، به این معنی که تام برای همیشه از عمارت بیرون رانده خواهد شد. سپس چیپ با استفاده از موتورسیکلت خود راهی کلکته می شود و مسئولیت محافظت از حلقه در زیرزمین را به عهده تام می گذارد. برای تام ناشناخته ، جری علاقه مند حلقه را هنگام بالا رفتن از میز پیدا می کند و آن را روی سر خود می گذارد ، آن را مانند تاج می پوشد. جری از عمارت فرار می کند و تام با عصبانیت سعی می کند او را پیدا کند تا بتواند حلقه را پس بگیرد.

پس از از دست دادن تام ، جری تلاش می کند تا با رفتن به یک جواهرفروشی متعلق به یک برش الماس ، انگشتر را از بین ببرد. با این حال ، از زمانی که صاحب خانه برای ناهار رفته است ، فروشگاه تعطیل است. تام دزدکی وارد فروشگاه شده و خود را به عنوان کارگری مبدل می کند که از دم خود برای سبیل استفاده می کند و سعی دارد به جری کمک کند تا حلقه را بیرون بیاورد ، اما بی فایده است. او هویت واقعی خود را آشکار می کند. سپس تام فروشگاه را از بین می برد و در نهایت توسط صاحب خشمگین بدرقه می شود.

پس از آن ، جری به یک خانه پیشگویی متعلق به بوچ و دروپی می دود. بوچ پس از دیدن اینکه انگشتر چقدر دوست داشتنی است و از جمله اینکه جری می خواهد حلقه آن برداشته شود ، تلاش می کند تا آن را بیرون بکشد ، اما موفق هم نمی شود. سپس جری Physic Droopy را می بیند. تام وارد می شود و جری فرار می کند در حالی که بوچ نیز به دنبال او می رود. به زودی ، آنها در کوچه ای قرار می گیرند که اتفاقاً گربه کوچه ای در حال چرت زدن است. او از خواب بیدار می شود و سعی می کند جری را برای شام خود بگیرد. تام با موفقیت جری را به موقع می گیرد و با زدن انگشت بر روی سرش ، اجسام تصادفی را روی گربه کوچه وحشت زده می اندازد. بعد از آنکه جری دستان تام را گزید ، بوچ می آید و می تواند حلقه را از سر جری جدا کند و همین امر باعث می شود تا او به سمت سگ پرواز کند. سپس تام و گربه کوچه ای بوچ را تعقیب می کنند و سپس در حال چرخش هستند و به سمت جری می چرخند ، اما حلقه دوباره روی سر جری گیر می کند. هنگامی که تام از بوچ و گربه کوچه فرار می کند ، میانبر را می گیرد تا چشم از بین ببرد تا اینکه به طور تصادفی روی پوست موز بلغزد ، که حلقه جری سپس اندازه آن را افزایش می دهد. تام دوباره روی آن می لغزد و به سمت درب فروشگاه حیوانات خانگی سوار می شود و تام را بیهوش می کند.

یک پیرزن مهربان بیرون می آید و آن دو را به داخل می آورد و قفس را با حیواناتی از سراسر جهان پر می کند و آنها را در دو قفس جداگانه قرار می دهد. با این حال ، تام به طور تصادفی با اسپایک و پسرش تایک جفت می شود در حالی که جری با دو موش به نام های فردی و جوی باقی مانده است ، که یک موش جوان ، زیبا و تاریک را به نام نیبلز قلدر می کند. در ابتدا ، جری ثابت کرد که در تلاش برای جلوگیری از صدمه زدن به قلدرهای موش ، نیبلز را تا زمانی که از حلقه برای تبدیل آنها به تکه های پنیر استفاده کند ، ناموفق است. هنگامی که موش های پنیری از قفس فرار می کنند و نیبلز از آنجایی که قصد خوردن آنها را دارد ، قادر به رسیدن به آنها نیست ، جری با استفاده از این حلقه باعث می شود تا نیبلز به عنوان یک موش غول پیکر رشد کند و قادر به جدا شدن از قفس باشد و با پنیر موش ها هنگام فرار از فروشگاه. پسری ناشناس می آید و جری را به عنوان حیوان خانگی خود خریداری می کند که با او بازی می کند تا اینکه حلقه جادو می کند و تام را ذوب می کند. تام با فرار از قفس ، دزدکی بیرون می رود و جری را از دست پسر می رباید. پسر ناراحت به مادرش می گوید ، که او به یک افسر پلیس می گوید که ماشین های پلیس را بعد از دو نفره می فرستد. گربه کوچه و بوچ در کنار اسپایک و تایک نیز تام را پیدا می کنند و تعقیب می کنند. تام و جری با سوار شدن به اتوبوسی که راننده آن دروپی است فرار می كنند ، اما او متوقف می شود و اتوبوس را برعكس می كند و باعث وحشت تام و جری می شود. این دو نفر گم می شوند تا اینکه پسر تام را پیدا می کند و سوت می زند ، در نتیجه این دو نفره در یک بن بست در یک زباله دان قرار می گیرند. جری با استفاده از حلقه جادویی سگها ، گربه های کوچه و ماشین های پلیس را یخ می زند. در حال حاضر امن ، تام و جری به عمارتی برمی گردند که تام یک بار دیگر سعی در حلقه زدن دارد اما در هر تلاشی شکست می خورد. جری در کمد آشپزخانه پنهان می شود و قبل از انداختن انگشتر در زیرزمین ، از حلقه حلقه مبلمان برای خارج شدن حلقه استفاده می کند. انگشتر را تام می گیرد اما با وحشت او محکم روی انگشتش گیر می کند.

با شنیدن آمدن تراشه ، تام سعی می کند حلقه را خاموش کند ، اما بی فایده است. تام سعی می کند چیپ را فریب دهد و فکر کند تام در محافظت از انگشتر خود کار خوبی انجام داده است ، اما وقتی چیپ حلقه انگشت تام را کشف می کند ، شکست می خورد. یک تراشه عصبانی با تصور اینکه تام انگشتر او را دزدیده است ، تام را از عمارتش بیرون می کشد که بلافاصله انگشتر از انگشت تام به آن می افتد. به دنبال این ، حلقه کسانی که همه تام را به غروب آفتاب تعقیب می کنند ، آزاد می کند. در پایان ، جری ماهی قزل آلا را از Chip دریافت می کند و سپس آن را با استفاده از قدرت حلقه به پنیر تبدیل می کند و با پایان یافتن فیلم از پنیر لذت می برد.

بیشتر کمتر