انیمیشن بر فراز تپه ی آبی

انیمیشن بر فراز تپه ی آبی
From up on poppy hill

داستان دختری مسئولیت پذیر و باهوش به نام یومی است که پدر پدر خودرا در جنگ ژاپن و کره از دست داده را روایت میکند که ...

کارگردان: Gorô Miyazaki
نویسنده: Tetsurô Sayama , Hayao Miyazaki
تهیه کننده: Kôji Hoshino
سال تولید: 2011
نوع: سینمایی
مدت زمان: 1 ساعت

ویدئوها

تیزر انیمیشن

داستان کامل

اومی ماتسوزاکی دانش آموز شانزده ساله دبیرستانی است که در Coquelicot Manor ، یک پانسیون مشرف به بندر یوکوهاما در ژاپن زندگی می کند. مادر وی ، ریوکو ، استاد پزشکی است که در ایالات متحده تحصیل می کند. اومی خانه را اداره می کند و از خواهر و برادر کوچکتر و مادربزرگش مراقبت می کند. هر روز صبح ، Umi مجموعه ای از پرچم های سیگنال را با پیام “من برای سفرهای ایمن دعا می کنم” برافراشته می کند.

روزی شعری درباره پرچم های برافراشته در روزنامه مدرسه چاپ می شود. اجتناب از کازاما ، نویسنده این شعر ، هنگام سوار شدن با قایق یدک کش پدر به مدرسه ، پرچم های دریا را مشاهده می کند. در ابتدا ، اومی تصور اشتباهی از شون پیدا می کند زیرا او به نمایندگی از “محله لاتین” ، یک ساختمان قدیمی که محل باشگاه های دبیرستان آنهاست و تهدید به تخریب است ، یک شیرین کاری سریع انجام می دهد. بنا به درخواست خواهرش ، اومی او را برای گرفتن امضا شون در محله لاتین همراهی می کند. او می فهمد که شون روزنامه مدرسه را به همراه شیر میزنوما ، رئیس دولت دانش آموز منتشر می کند. اومی شیرو و شون را متقاعد می کند که محله لاتین را بازسازی کند ، و همه دانش آموزان اعم از دختر و پسر کمک می کنند. امی و شون احساساتی نسبت به یکدیگر دارند.

در Coquelicot Manor ، اومی شون را از سه جوان نیروی دریایی نشان می دهد. یکی از این مردان پدر درگذشته او ، یچیچوری ساوامورا است که در حین خدمت در کشتی تدارکاتی در جریان جنگ کره کشته شد. شون با دیدن آن حیرت زده می شود زیرا مشخص می شود که او یک کپی از عکس دارد. پدرش اذعان می کند که ، اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم ، ییچیری عصر یک شب با یک کودک خردسال به خانه آنها رسید. Kazamas اخیراً نوزادی تازه متولد شده را از دست داده بود ، بنابراین آنها Shun را به فرزندی پذیرفتند. در ابتدا ، شون سعی می کند از اومی دوری کند ، سپس سرانجام به او می گوید آنها خواهر و برادر هستند. اومی و شون احساسات عاشقانه خود را سرکوب می کنند و آنها همچنان یکدیگر را به عنوان دوست می بینند.

بازسازی محله لاتین به اتمام رسیده است اما شورای آموزش و پرورش کاناگاوا تصمیم دارد به هر حال تخریب ساختمان را ادامه دهد. شیرو ، شون و اومی با قطار راهی توکیو می شوند که خود را برای بازی های المپیک تابستانی 1964 آماده می کند و با توکومارو ، رئیس هیئت مدیره مدرسه دیدار می کنند. آنها با موفقیت او را متقاعد می کنند که از محله لاتین بازدید کند. بعداً اومی به عشق خود به شون اعتراف می کند و او علی رغم وضعیت آنها ، تلافی می کند.

به خانه ، اومی در می یابد که مادرش برگشته است. مادر او فاش می کند که پدر شون در واقع هیروشی تاچیبانا ، مرد دوم عکس بود. در سال 1945 ، تاچیبانا در یک سانحه در کشتی بازگشت به کشور کشته شد. مادر شون در هنگام زایمان درگذشت و سایر بستگان وی نیز در بمباران ناگازاکی کشته شدند. مادر اومی نتوانست شون را بزرگ کند ، زیرا او در آن زمان از Umi باردار بود. ییچیری کودک را به عنوان فرزند خود ثبت کرد تا در سالهای سردرگم پس از جنگ شون را به عنوان یتیم رها نکند ، اما سرانجام شون به کازاماها داده شد.

توکومارو از محله لاتین بازدید می کند و متأثر از تلاش دانشجویان ، تخریب را لغو می کند. اومی و شون را به بندر احضار می کنند. آنها با یوشیو اونودرا ، که اکنون کاپیتان کشتی و نفر سوم در عکس است ، و همچنین تنها بازمانده از این سه ، ملاقات می کنند. وی با تأیید اینکه امی و شون از نظر خون به هم ربطی ندارند ، داستان کامل این سه مرد را بازگو می کند. با حل همه چیز ، اومی برنامه روزمره خود را در بالا بردن پرچم ها از سر می گیرد ، اما اکنون ، این فقط برای پدرش نیست.

بیشتر کمتر