انیمیشن بتن آرمه

انیمیشن بتن آرمه
Tekkonkitkreet

سیاه و سفید دو برادر هستند که در محله گنج زندگی میکنند. این محله قدیمی پراز گانگستر و زورگیر است. سیاه به عنوان یک پسر دردسر ساز باعث پدید آمدن مشکلات زیادی می‌شود اما یک روز...

کارگردان: Michael Arias
نویسنده: Anthony Weintraub , Taiyô Matsumoto
تهیه کننده: Eiichi Kamagata
سال تولید: 2006
نوع: سینمایی
مدت زمان: 1 ساعت

داستان کامل

سیاه و سفید دوبرادر یتیم هستند که در محله گنج زندگی می‌کنند. آنها به نوعی احساس مالکیت نسبت به این محله دارند و با کسانی که برای سود خود به دنبال تخریب محله هستند مبارزه می کنند. سیاه و سفید در محله به نام« گربه ها »معروف هستند. این لقب احتمالا بخاطر پرشها و دویدنهای غیرعادی آنها به ایشان داده شده است. غیر از این دو برادر افراد دیگری هم به دنبال منفعت خود و ایجاد ترس در محله هستند که به آنها گانگستر می گویند. گانگسترها از طرف سرمایه داران اجیر شده اند تا با ناامن جلوه دادن محله مردم را مجبور به بیرون رفتن از آن کنند و براحتی به تخریب خانه آنها بپردازند. سیاه و سفید در این حین بزرگترین مانع برسرراه آنها هستند. سوزوکی و کیمورا دوتن از این گانگسترها هستند که با شناخت از سیاه میدانند که نقطه ضعف سیاه، سفید است. اما کیمورا به خاطر اینکه بزودی پدر می شود نمی تواند با بچه ها رفتار خشونت آمیزی داشته باشد. از طرفی سوزوکی بخاطر کهولت سن نیاز به بازنشستگی دارد و از یک عمر کشتن و تعقیب و گریز خسته شده است برای همین به دستور مافوقش عمل نمی کند تا سیاه را از محله دور کند یا به عبارت خودشان آشغالها را از محله پاک کند. بنابراین آقای رئیس سرمایه دار، از آقای مار می خواهد که شر سیاه را از سر محله کم کند. آقای مار که انگار روحی شیطانی دارد از سه مرد قوی هیکل که از مزدوران شیطان هستند و قدرتهای ماوراء بشری دارند کمک می گیرد، تا سیاه را از بین ببرد. همکاری سیاه و سفید منجر به از بین رفتن یکی از آن دو مرد می شود. سیاه برای برداشتن وسایل سفید به محل ماشین قدیمی که در آن زندگی می کرده اند می رود و از سفید می خواهد در جای امنی منتظرش بماند ولی سفید به یاد دانه سیبی که در محل زندگیشان کاشته می افتد و برای آب دادن به آن راهی خانه می شود. وقتی سیاه پیش سفید برمی گردد سفید از آنجا رفته است و هرجا دنبال او می گردد موفق به پیدا کردنش نمی شود تا اینکه باچاقویی در شکم او را می بیند. سفید بامراقبتهای پزشکی زنده می ماند ولی پلیس برای امنیت بیشتر او را بازداشت می کند. سیاه در اثر دوری از سفید دچار حالات روان پریشی می شود و تعادل روحی خود را ازدست می دهد در همین وضعیت روحی ناگهان با دو مزدور دیگر شیطانی مواجه می شود اما این بار تاریکی که به گفته خودش از درون سیاه بیرون آمده آن دو مزدور را شکست می دهد و از سیاه می خواهد که با تاریکی همراه شود چراکه قدرت محض از آن تاریکی است اما سیاه، سفید را ترجیح می دهد و روح خود را به تاریکی نمی فروشد.

بیشتر کمتر