اوسام دو یتیم ، گامی و برادر کوچکترش گیلسون را دنبال می کند. گامی دختری نابینا و ملایم و منزوی است ، در حالی که گیلسون بیش فعال است و اغلب دچار شیطنت می شود. این دو به یک معبد بودایی Mahayana پناه می برند و در انجام کارهای خانه کمک می کنند ، زیرا چندین سال پیش با از دست دادن مادر و خانه خود به دلیل یک حادثه آتش سوزی کنار آمدند ، و همچنین گامی بینایی خود را از دست داد. گیلسون ، خیلی جوان برای درک کردن ، هنوز هم معتقد است که آنها روزی مادر خود را پیدا می کنند ، زیرا گامی هرگز به او نگفت که او در آتش فوت کرده است. گیلسون یک راهب را همراهی می کند تا در کوهستان مراقبه کند و درمانی برای نابینایی خواهرش پیدا کند ، اما در نهایت جان خود را برای دید گامی فدا می کند.
این فیلم بسیار آهسته گام بر می دارد ، اما در رویکرد خود اغلب کاملاً تیز از زندگی است ، اگرچه لحظاتی از بازگشت فلاش بک و صحنه های کاملاً فشرده را در بر می گیرد. تأکید زیادی بر شخصیت ها ، به ویژه یتیمان شده است.