او در خواب می بیند مردی او را به بند کشیده و می برد، معبران این خواب او را به شکست و نابودی حکومتش توسط شخصی که در خواب دیده، تعبیر می کنند. او دستور به قتل کودکان و نوزادان می دهد. مادر فریدون، که نوزادی کوچک است، و ماردوش (=ضحاک) پدرش را به قتل رسانده، به کمک دوستان او، فریدون را در دامنه های البرز و نزد عابدی رها می کند تا کودکی برومند شود، بعدها دوباره او را از آن جا به معبدی در البرز فراری می دهد و تا دوران جوانی اش، به دور از دید مردم و سربازان ضحاک، به سر می برد. بعد از اینکه جوانی توانمند می شود متوجه پنهان کردن خانواده اش شده، به شهر باز می گردد تا آن ها را پیدا کند و بعد از جستجویی، دوستانش مجبور به بیان حقیقت می شوند. از سویی شجاعت عابدان در بیان حقیقت خواب ضحاک، باعث خشم او شده به معبدها حمله ور می شوند و این نیز باعث کینه فریدون نسبت به ماردوش و سربازان او می شود. تا اینکه با نقشه عابدان، سپاهی از جوانان نجات یافته از دست ضحاک ترتیب می دهد و بعد از قیام کاوه، آهنگر شجاع از دوستان پدر او، در شهر، او نیز با سپاه خود به شهر حمله کرده و حکومت ماردوش را ساقط کرده مردم را نجات میدهد. در پایان نیز با تعقیب ماردوش و دستگیری او، وی را دست بسته به کوه برده و آنجا اسیر می کند تا مایه عبرت ظالمان شود.
انیمیشن افسانه ماردوش؛ نبرد فریدون
ماردوش، حاکمی ظالم است با دو مار بر دوشهایش که خوراک آنها مغز جوانان است.
کارگردان: | حسین مرادیزاده |
نویسنده: | فریدون دانشمند |
سال تولید: | 1384 |
نوع: | سینمایی |
مدت زمان: | 1 ساعت |