انیمیشن استوارت کوچولو ۱

انیمیشن استوارت کوچولو ۱
Stuart Little 1

از آنجا که جو، پسرکی تنها در خانواده لیتل است، پدر و مادر او تصمیم می‌گیرند کودکی را از پرورشگاه به فرزندی بپذیرند، اما با دیدن بچه‌هایی که آنجا هستند، انتخاب برایشان سخت می‌شود، تا اینکه با موشی کوچک هم صحبت می‌شوند و...

کارگردان: Rob Minkoff
نویسنده: M. Night Shyamalan , Greg Brooker
تهیه کننده: Douglas Wick
سال تولید: 1999
نوع: مجموعه
مدت زمان: 1 ساعت

ویدئوها

تیزر انیمیشن

داستان کامل

النور و فردریک لیتل قصد دارند یکی از اعضای خانواده جدید خود را به فرزندی قبول کنند. آنها به یك پرورشگاه می روند و در آنجا با یك موش انسان شناس به نام استوارت روبرو می شوند. استوارت توسط پسر بزرگترشان جورج که از پذیرفتن وی به عنوان برادرش امتناع می ورزد و گربه خانوادگی ، اسنوبل که از داشتن موش برای “استاد” بیزار است ، با استقبال روبرو می شوند. استوارت احساس تنهایی خود را نزد والدین خوانده خود ، كه از خانم نگهبان می خواهند محل پدر و مادر بیولوژیكی استوارت را جستجو كند ، می پذیرد.

استوارت سرانجام هنگامی که جورج با هم بازی می کنند با آنها رابطه برقرار می کند و قصد دارند قایق بادبانی مسابقه ای کنترل از راه دور جورج ، Wasp را برای یک مسابقه قایق آتی در Conservatory Water در Central Park به پایان برسانند. با این حال ، مونتی ، دوست گربه کوچه اسنوبل ، به خانه می رود و استوارت را کشف می کند. اسنوبل بعداً برای ملاقات با اسموکی ، یک گربه گربه کوچه ای که برای یک باند مافیایی از گربه های کوچه دیگر کار می کند ، با مونتی به کوچه ای می رود ، که با اسنوبل موافقت می کند استوارت را به درخواست وی از خانه بیرون کنند.

استوارت و جورج Wasp را به موقع مسابقه به پایان می رسانند ، اما در روز مسابقه ، کنترل کننده به طور تصادفی خرد می شود. استوارت زن Wasp را خلبان می کند ، اما در نهایت با یک قایق بزرگتر که توسط قلدر جورج ، آنتون هدایت می شود ، با هم درگیر می شود. استوارت موفق می شود با کسب احترام جورج ، در این مسابقه پیروز شود. با این حال ، در هنگام جشن خانوادگی ، لیتلز توسط یک زوج موش ، کامیل و رجینالد استوت ، که ادعا می شوند والدین تولد استوارت هستند و او را به دلیل فقر به پرورشگاه فرستاده اند ، بازدید می شود. با اکراه ، استوارت همراه با استوتز می رود و جورج ماشین اسباب بازی مورد علاقه خود را به او هدیه خداحافظی می دهد.

چند روز بعد ، خانم دروازه بان به خانه آنها رسید و حقیقت را برای لیتلز فاش کرد که پدر و مادر واقعی استوارت سالها پیش در یک تصادف در یک سوپرمارکت درگذشتند. لیتلز که متوجه می شود Stout ها شیادی هستند ، با پلیس تماس می گیرد و او یک عملیات جستجو را آغاز می کند. با این حال ، مشخص شد که Stouts در واقع توسط Smokey فرستاده شده بود ، که آنها را فریب داده بود تا به عنوان پدر و مادر استوارت ظاهر شوند و آنها را مجبور به ربودن استوارت از خانه کوچک به قصد آوردن او به باند گربه کوچه کند تا آنها بتوانند بکشند. استوارت

اسنوبل با اسموکی صحبت می کند ، که اصرار دارد که او و باندش باید در عوض استوارت را بکشند و جلسه ای با رجینالد را فرا می خواند. با این حال ، او و کامیل مانند لیتلس عاشق استوارت شده اند و حقیقت را برای او آشکار می کنند. در مرکز پارک ، استوارت خود را در مقابل اسموکی و باندش می بیند ، که او را از طریق پارک بدرقه می کند و به یک فاضلاب منتقل می کند ، جایی که او موفق می شود آنها را پشت سر بگذارد ، اما در این راه ماشین و چمدان خود را از دست می دهد. استوارت به خانه برمی گردد ، فقط متوجه می شود که Littles در حال حاضر از بین رفته است. استوارت وارد خانه ای می شود که با اسنوبل ملاقات می کند و از زمان عزیمت استوارت به او دروغ می گوید و در مورد لیتل ها بسیار لذت می برد. استوارت دلشکسته احساس ناخواسته می کند و دلسرد می شود.

لیتلی ها بدون موفقیت در یافتن استوارت به خانه خود بازمی گردند. در همین حال ، اسموکی ، مونتی و دیگر گربه های کوچه موفق می شوند موقعیت استوارت را به پارک مرکزی ردیابی کنند و اسنوبل را برای شکار بیاورند. اسنوبل ، از زمان احساس گناه نسبت به خودخواهی خود ، فدیه خود را پیدا کرده استوارت را پیدا کرده و ضمن اعتراف به دروغ گفتن ، او را از شر گربه ها نجات می دهد. اگرچه اسنوبل با شکستن شاخه درختی که روی آن ایستاده اند ، مونتی و دیگر گربه ها را شکست می دهد و این باعث می شود که آنها در رودخانه فرود بیایند ، اما اسموکی با کشف خیانت خود سعی در کشتن او دارد ، فقط برای این که استوارت وارد عمل شود و با ضربه زدن به صورت اسموکی ، اسنوبل را نجات دهد. با یک شاخه دیگر ، باعث می شود اسموکی در همان رودخانه فرود بیاید و طوفان کند ، اما توسط سگهای ولگرد بدرقه می شود. استوارت و اسنوبل سرانجام به خانه بازگشتند ، جایی که استوارت با خوشحالی با خانواده کوچک پیوست ، به آنها گفت که اسنوبل واقعاً او را پیدا کرده و در راه بازگشت به او کمک کرده است.

بیشتر کمتر