در گیرودار روزهای اختناق قبل از انقلاب و هنگامی که گرایشات دینی با تلاش اندیشمندان اسلامی، اوج میگرفت و همه در تکاپوی شناخت وظیفه و انجام مسئولیتها بودند، نطفه این کتاب شکل گرفت، اولین کتاب استاد علی صفایی حائری!
کتابی که استاد در رابطه با آن میگوید: «من با مسئولیت و سازندگی شروع کردم؛ چون میدیدم ما امروز بیش از هر وقت دیگر، نیازمند این مسئله هستیم.»
اما باید پرسید، این مسئله، کدام است؟ و آیا در قرار گرفتن دو عبارت «مسئولیت» و «سازندگی» در کنار یکدیگر، نکتهای نهفته است؟!
استاد صفایی حائری در این کتاب با ظرافت هرچه تمامتر، به تبیین نظام تربیتی اسلام پرداخته و بیان می دارد: «مسئلهی تربیت و سازندگی، بزرگترین مسئولیت ما در این قرن وحشی و اولین مسئله است.»
او که تربیت را چیزی فراتر از «شاخ و برگ دادن و در سطح کاویدن» و «با شعارها داغ کردن و با تلقین حرارت دادن» و «به دوش کشیدن و بغل کردن» میداند، تلاش کرده تا در این کتاب، به صورت ریشهای و به تفصیل به توضیح مسئلهی تربیت و موضوعات بسیار مهم دیگر در این مسیر بپردازد.
بخشی از مباحثی که در این کتاب به آنها پرداخته شده:
- مفهوم تربیت
- شکل و روشهای تربیت
- مربی و ویژگیها و نقشهای او
- سیر نظام تربیتی اسلامی
- مفهوم تفکر، تعقل، تدبر، آزادی، آموزش، یادآوری و نقش این موارد در روش تربیتی اسلام
- تبیین روحیههای مختلف و نحوه مواجهه با آنها
- هنگام تربیت
- شاخههای سازندگی
- و… بسیاری موارد مهم و کلیدی دیگر
قسمتی از کتاب:
«تربیت انسان، نمی تواند مسخ او و پوک کردن او و غلتاندن او باشد. هرگونه تربیتی که با دست انسان تحقق نگیرد و با انتخاب او همراه نباشد، درواقع مسخ کردن و نفی او حساب میشود. و این است که تربیتهای تلقینی و تقلیدی و تحمیلی و سنتی، ارزش نخواهند داشت، حتی ضد ارزش هستند و عامل نفی انسان و آخر سر هم باعث عصیان و طغیان او. … هنگامی که میخواهیم فردی را بسازیم و یا جامعهای را بازسازی کنیم، ناچاریم که در اعماق بکاویم و ریشهها را بیدار نماییم. … ما افراد را مثل استخری به آب بستهایم، به جای آنکه همچون چشمهای کاویده باشیم و این است که آن ها به مرور زمان رنگ عوض میکنند و کرم ور میآورند.»